- ارسالیها
- 23
- پسندها
- 2,317
- امتیازها
- 13,073
- نویسنده موضوع
- #1
حال چهار شنبه من
انقدر حالم بد بود رفتم از پله ها برم بالاتو مدرسه ه تا پلرو ندیدم افتادم
زنگ اول زیست بود باورتون میشه من منی که همیشه امتحانام بیست بود خانوم علوی
معلم علوم چهار بار کاتالیز گر و ازم پرسید نتونستم جواب بدم دمال خیلی وقت پیشا بود حتی یادم نمیاد مال کی بود داشتم میمردم اومدم از پلها بیام پایین زنگ اخر همش سکندری میخوردم اگه زهرا نبود قطعا الان تمام اسطخونام شکسته بود رفتم بیمارستان پیش اجیم نزاشتن ببینمش حتی از پشت شیشیه
دارم میمیرم باهام حرف میزنن نمیفهمم چی میگن همش سرم تو گوشیه قلبم داره تیکه تیکه میشه نمیتونم نفس بکشم دارم م**س.ت غم یعنی حال من داغونم ولی دارم میخندم
به نظر شما یعنی چی ؟؟
انقدر حالم بد بود رفتم از پله ها برم بالاتو مدرسه ه تا پلرو ندیدم افتادم
زنگ اول زیست بود باورتون میشه من منی که همیشه امتحانام بیست بود خانوم علوی
معلم علوم چهار بار کاتالیز گر و ازم پرسید نتونستم جواب بدم دمال خیلی وقت پیشا بود حتی یادم نمیاد مال کی بود داشتم میمردم اومدم از پلها بیام پایین زنگ اخر همش سکندری میخوردم اگه زهرا نبود قطعا الان تمام اسطخونام شکسته بود رفتم بیمارستان پیش اجیم نزاشتن ببینمش حتی از پشت شیشیه
دارم میمیرم باهام حرف میزنن نمیفهمم چی میگن همش سرم تو گوشیه قلبم داره تیکه تیکه میشه نمیتونم نفس بکشم دارم م**س.ت غم یعنی حال من داغونم ولی دارم میخندم
به نظر شما یعنی چی ؟؟
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.