متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

به بازی گرفتن حصارهای زمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

☆^دوستدار_زندگی^☆

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
1,389
پسندها
31,876
امتیازها
69,173
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #1
گفت وگو با علی شمس، نویسنده و کارگردان نمایش «وقتی خروس غلط می خواند»؛
به بازی گرفتن حصارهای زمان
علی شمس,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

سرپوش هنری - علی شمس نمایشنامه‌نویس و کارگردانی که در سال‌های اخیر با اجرای نمایش‌های «مخاطب خاص»، «قلعه انسانات»، «داستان‌های میان رودان» و «شب دشنه‌های بلند» زبان و شیوه خاص خودش را بیان تئاتری به نمایش گذاشته این بار با نمایش «وقتی خروس غلط می‌خواند» در تماشاخانه ایرانشهر حصارهای زمان را در داستانی خودساخته به بازی گرفته است.

بی‌شک نمایش «وقتی خروس غلط می‌خواند» بلوغ شیوه او در استفاده نمایشی از مفهوم شکست زمان، استفاده دراماتیک از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ☆^دوستدار_زندگی^☆
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

☆^دوستدار_زندگی^☆

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
1,389
پسندها
31,876
امتیازها
69,173
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #2
خواب، رؤیا، یوفو، بشقاب پرنده... در کنارهم وسیله انتقال در زمان هستند؟

به هر حال ما اینجا با دو کاراکتر مواجهیم. یکی ماژور پیر که هنوز دارد مبارزه می‌کند و ماژور جوان که مبارزه کرده و پادشاه شده است. یعنی ساید جوانی و پیش از سلطنت‌اش را داریم و سایدی که سلطنت کرده و کشور گرفته و حالا دست بر قضا دارد شکست هم می‌خورد. لحظات آخرش را می‌بینیم در مخفیگاه که معاونش را با ماشین زمان به جوانی خودش فرستاده که او را متقاعد کند که خودش خودش را بکشد. بنابر این مسأله زمان اینجا کاملاً کوانتومی است و خواب فقط در بخش ماژور پیر وجود دارد. ماژوری که کشوری در شمای یک زن بر او حلول می‌کند و می‌خواهد که تسخیرش کند یا کابوس‌هایی که در خواب می‌بیند. مانند دیدن شق زنانه خودش در یک رحم.



این دو در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ☆^دوستدار_زندگی^☆
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

☆^دوستدار_زندگی^☆

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
1,389
پسندها
31,876
امتیازها
69,173
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #3
نمایش‌ات را با پیچیدگی‌هایی شروع می‌کنی که شاید باعث شود تماشاگر به سختی در ابتدا آن را درک کند. آیا بهتر نبود که اول تماشاگر را با کار همراه کنی؟

باید و نباید در مواجهه با اثر دو وجه دارد. یا کارگردانی که کاری را تولید می‌کند مبتلا به زیبایی‌شناسی هست یا نه. در ایران متأسفانه به جای آن که صندلی را به سمت پیانو بکشند، پیانو را به سمت صندلی می‌کشند. حقیقتاً برایم خیلی مهم نیست که تماشاگر این را بفهمد یا نفهمد. فکر می‌کنم به قدر کفایت نشانه گذاشته‌ام یا چیزی که دوست دارم را ارائه کرده‌ام که تماشاگر بخواهد چیزی را کشف کند یا نکند.حال این که تماشاگر شوق کلمه ندارد، شعر نمی‌شناسد و ارجاع نمی‌شناسد و فلسفه نخوانده مشکل من نیست. تئاتر من تئاتری نیست که بخواهد یک داستان سرراست بگوید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ☆^دوستدار_زندگی^☆
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا