متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دیالوگ ■|دیالوگ هایِ ماندگاروعاشقانهِ فیلم کازابلانکا|■

  • نویسنده موضوع AiLiN_R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 492
  • کاربران تگ شده هیچ

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #1
– ایلسا لاند ( اینگرید برگمن ) : من مطمئن نیستم که تو مثل قبل باشی. بزار ببینم آخرین باری که ما همدیگه را ملاقات کردیم …
ریک بلین ( همفری بوگارت ) : لا بیلا آرورا بود.
ایلسا : چه خوب یادته، اما در واقع اون روزی بود که آلمانی ها پاریس را اشغال کردن.
ریک : نمی تونی اون روز را فراموش کنی؟
ایلسا : نه
ریک : منم همه جزئیات اون روز را خوب یادمه، آلمانی ها لباس خاکستری پوشیده بودن و تو لباس آبی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #2
ریک : برای من سواله که واقعا ارزشش را داره که به خاطر اون می جنگید؟
ویکتور لیزلو ( پل هنرید ) : مثله اینه که تو از من بپرسی که چرا نفس می کشیم. خب اگه ما نفس نکشیم می میریم، اگر ما با دشمنان خود نجنگیم جهان میمیره!
ریک: خب، چطور میشه؟ از این همه بدبختی نجات پیدا می کنیم.
ویکتور لیزلو : میدونی صدات چطور به نظر میرسه آقای بلین؟ مثل مردی که سعی می کنه خودش را پشت چیزی که بهش اعتقاد نداره مخفی کنه.
 
امضا : AiLiN_R
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #3
سروان رنو ( کلود رینس ) : چه چیزی باعث شده که به کازابلانکا بیایی؟
ریک : سلامتی، من به خاطر آب به کازابلانکا اومدم.
سروان رنو : آب؟ چه آبی؟ ما وسط صحرا هستیم.
ریک: پس من اشتباه کردم.
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #4
ایلسا : من دیگر نمیتونم بجنگم، نمی تونم یه بار دیگه ازت فرار کنم، من دیگه نمیتونم تشخیص بدم چی درسته و چی غلط
. تو به جای هر دوی ما فکر می کنی، به جای همه ی ما.
ریک: درسته، من اینجا منتظرتم، خانم کوچولو.
ایلسا : امیدوارم خیلی دوستت نداشته باشم.
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #5
ریک : بهت تبریک میگم.
ویکتور لیزلو : برای چی؟
ریک : برای کاری که انجام میدی.
ویکتور لیزلو : من فقط تلاش می کنم.
ریک : همه ما تلاش می کنیم اما تو تونستی موفق بشی!
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #6
ایوان : دیشب کجا بودی؟
ریک بلین : اون مال خیلی وقت قبله، یادم نمیاد
ایوان : امشب می بینمت؟
ریک بلین : من هیچوقت برای آینده اینقدر دور برنامه نمیریزم
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #7
ریک : اگر دسامبر 1941 در کازابلانکا باشی، می دونی در نیویورک چه زمانیه؟
سام : چی؟ ساعت من متوقف شده.
ریک: شرط می بندم که مردم نیویورک حالا خوابیدن، شرط می بندم همه مردم آمریکا خوابیدن.
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #8
ریک : چرا این افتخار نصیب من شده که تو منتظرم بمونی؟
ایلسا : چون دیگه هیچ مرد توی زندگی من نیست.
ریک : آهان
ایلسا : یه زمانی یه مردی بود اما اون دیگه مرده.
 
امضا : AiLiN_R

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
7
 
ارسالی‌ها
2,702
پسندها
20,804
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #9
ایلسا : می تونم یه داستان برات تعریف کنم ؟
ریک : پایان تعجب آوری داره ؟
ایلسا : هنوز پایانش رو نمی دونم .
ریک : بسیار خوب تعریف کن شاید ضمن تعریف کردن پایانی براش پیدا کنیم .
 
امضا : AiLiN_R

Bita

نویسنده ادبیات
سطح
33
 
ارسالی‌ها
5,104
پسندها
25,179
امتیازها
67,173
مدال‌ها
51
  • #10
-5854906539419216844_121.jpg

همفری بوگارت: چشمات اذیتت میکنه؟
لورن باکال: نه
بوگارت: ولی پدر منو درآورده!

Casablanca
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH
عقب
بالا