مطالب ویژه به بهانه دلتنگی برای یوپ هاینکس کبیر؛ پدری که لبخندهایش در قلب تاریخ قاب شد

  • نویسنده موضوع YGNeae
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 264
  • کاربران تگ شده هیچ

YGNeae

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/6/18
ارسالی‌ها
6,231
پسندها
43,061
امتیازها
0
مدال‌ها
31
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
فوتبال جهان-بوندس لیگا-بایرن مونیخ-سرمربی سابق بایرن مونیخ



باز هم شب های لیگ قهرمانان و این دریای پرتلاطمِ سرشار از سرمستی. اما در این کشمکش، ما دلتنگ لبخند های پیرمردی هستیم که مانند «سانتیاگو» رد پاهایش بر ساحل این دریای خروشان همچنان ماندگار است. پیرمردی که عشق او مانند پیچک های سبز که میل به رشد کردنشان را انتهایی نیست، در تمام یاخته های ما ریشه دوانده است. او چه رازی دارد ؟

شاید یوپ هاینکس هم مانند "سیلویا پَلَت" به این جمله اعتقاد خاصی دارد:

[COLOR=rgb(65, 168...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/6/18
ارسالی‌ها
6,231
پسندها
43,061
امتیازها
0
مدال‌ها
31
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • #2

تو ای یوپ هاینکس بزرگ، عظمتت را که بخواهم توصیف کنم قلم عاجزانه بر تن واژه های خیس می لغزد. مثل اشکهایی که برگونه های تو می لغزید، هنگامی که تو را از آغوش عشق گرفتند و تو بدون اینکه شِکوه کنی خواسته هایت را به دستان باد سپردی.
توصیف هایمان از تو، گاهی در میان چرخ دنده های واژه های زمخت گیر میکند و ما قادر به توصیف بزرگی آن نیستیم. همانند وقتی که پسرانت را در غم انگیزترین شبِ مونیخ به آغوش کشیدی و گفتی:
ما روزی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد...

«یوپ هاینکس» کسی بود که به ما آموخت عقاب ها نمی توانند همیشه مغرورانه بر پهنای آسمان پرواز کنند و استیصال ما را از نداشتن بالی برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/6/18
ارسالی‌ها
6,231
پسندها
43,061
امتیازها
0
مدال‌ها
31
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • #3

داستان از آن جایی شروع شد که بایرن مونیخ دستان رنجیده اش را بار دیگر در دستان پدر گذاشت و از رنج روزگار سخن به میان آورد‌... و پدر مثل همیشه مهربانانه دستی به سر او کشید و گفت: نگران نباش پسرم!
او نه آقای خاص بود و نه عنوان آقای نابغه را یدک می کشید. نه ادعایی داشت، و نه حس برتری جویانه ای. در چشمانش زرق و برقی نبود و ساده لباس پوشیده بود. آرام آمد و کسی صدای گامهای نجیبانه اش را نشنید. وقتی چشم باز کردیم او را در کنار دریا یافتیم بدون آنکه تماشا کنیم او چگونه سوار بر امواج پر تلاطم با زورقش خود را به ساحل رسانده است.
پدر معنوی بایرن مونیخ همان صلابت گذشته را داشت، مانند وقتی که با هر گلش، توپ را به درون خون مونشن گلادباخی ها شوت میکرد. با همان استواری و درخشش. با همان شُکوه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/6/18
ارسالی‌ها
6,231
پسندها
43,061
امتیازها
0
مدال‌ها
31
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • #4

اما در ورای این ماجراهای غم انگیز، پیرمردی بود که مثل «گاندولف سفید» می توانست در نااُمیدانه ترین لحظات زندگی نیز، دست آدمی را به گرمی بفشارد و از امیدی که در پشت اُفق پنهان شده سخن بگوید، حتی اگر لشگری عظیم از دژخیمان در پشت دروازه ها در حال پیش روی باشند تا قهرمانانِ خوب داستان را به زنجیر بکشند.
پیرمردِ گوش شکستهِ روزگار، باز نایستاد. گریه نکرد. او پر از امید بود و آرامش، با اینکه رویاهایش مانند پرندگان وحشی به جای دوردستی پر زده بودند. اما پدر با اطمینان گفت: «ما سال دیگر همینجا خواهیم بود.»
فصل بعد آمد، و پدر و پسرانش درست همانجا ایستاده بودند. در ورزشگاه برگزارکننده فینال لیگ قهرمانان، شگفت انگیز نیست؟ اینبار جام قهرمانی در دستان آنها جست و خیز می کرد. پدر معنوی بایرن،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/6/18
ارسالی‌ها
6,231
پسندها
43,061
امتیازها
0
مدال‌ها
31
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • #5

پدر پایان فصل سه گانه اش را گرفت و از پسرانش خداحافظی کرد. او رفت و دست آورد های شگفت انگیزش را در قاب عکسی ماندگار بر دیوار تاریخ کوبید. او تمام بایرنی های عاشق را در میان بغض و سیلاب اشکهای سرخشان، و همه ما عاشقان فوتبال را در میانه راهی که به عشق ابدی منتهی میشد، تنها گذاشت‌. یوپ هاینکس آن پیرمرد مو سفید با صورت سرخ و لبخندی که هیچکس نمی توانست عاشق آن نباشد، همیشه در خاطرمان مانده بود. تا آنکه بعد از 4 سال، او دوباره در میان کوره راهی به یاری بایرن شتافت. مانند پدری که همیشه حاضر است جانش را فدای فرزندش کند.
او مثل دوستی که سالها در خاطراتمان فقط با او زندگی کرده ایم، دوباره آمد و از پشت سر چشمانمان را بست و وقتی دستانش را کنار زدیم بی آنکه چیزی بتوانیم بگویم او را به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YGNeae

موضوعات مشابه

عقب
بالا