نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار بزرگ ترین خرابکاری تو مدرسه ???_

  • نویسنده موضوع رانیا منصوری
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 1,363
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رانیا منصوری

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
151
پسندها
1,830
امتیازها
12,573
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #1
124076
 
امضا : رانیا منصوری

melisa.fe

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,622
پسندها
23,150
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
  • #2
من تو مدرسه کلا خیلی آروومم :sorry: از دیوار صدا دراد از من در نمیاد
فقط یادمه یه بار با بطری که آب توش یخ زده بود داشتم با دوستم والیبال بازی میکردم یهو پرت کردم خورد تو سر یه دختر کلاس سومی داشت بیهوش میشد بردنم دفتر ولی خیلی خندیدیم:24:
 
امضا : melisa.fe

Alef_Gaf

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,905
پسندها
24,583
امتیازها
53,373
مدال‌ها
22
  • #3
ماژیک غیر وایت برد دادم دست معلم فیزیک
 
امضا : Alef_Gaf

.کوثر.

رو به پیشرفت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
107
پسندها
7,845
امتیازها
23,913
مدال‌ها
10
  • #4
من ادامس چسپوندم رو صندلی دبیرمون اونم نگاه نکرد نسشت مانتو مبارکش آباد شد کاغذ چسپوندم به مانتو دختره ه که روش نوشته بود من یه دیوانه روان پریشم لطفا بهم نزدیک نشین.جونم برات بگه وقتی از اداره اومدن بازدید من با هم کلاسیام بساط ساز ودهل وعروسی پهن کردیم.بازم هس ولی زیاد طول میکشه
 
امضا : .کوثر.

♡♧♤MATIN_MT♡♧♤

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
605
پسندها
1,577
امتیازها
10,973
  • #5
بزرگترین که نه ولی ما تو تخته کلاس آهنگ و فیلم ریخته بودیم و فیلم میدیدیم
 

Saieh

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
56
پسندها
1,841
امتیازها
12,773
مدال‌ها
3
  • #6
حواسم نبود با دسته‌‌ی بدمینتون زدم تو در ماشین معلم عربیمون بعد خیلی شیک یه‌کمش رفت داخل
 

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,308
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
  • #7
كلاس سوم
با جارو زدم تو سر همكلاسيم
مثل ابر ذليل شده اشك مى ريخت-_-
تهش بردنم دفتر
ولى سر اينكه بهد از زنگ[ معلم سركلاس نبود] جيغ زدم:|
معلممون روانى بود ميگفت از جيغ بدم مياد
خو روانى من جلو تو جيغ نزدم كه تعحد گرفتن ازم-_-
 
امضا : Dani_pat

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,308
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
  • #8
امسال روز اخر [قبل عيد] با بطرى اب بچه ها رو تو حياط خيس كرديم. حياط و ب گند كشيديم. خيلياهم شيلنگ برداشتن افتادن دنبالمون-.-
بعد رفتيم كلاس.
رو سكو وايساديم هر كى رد ميشد ي بطرى مهمونش مى كرديم
تهشم كلاس تبديل شد ب استخر
و باز پاى من ب دفتر باز شد-_-
 
امضا : Dani_pat

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,308
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
  • #9
كلاس دوم بود فك كنم؛ داشتم سر صف حرف مى زدم با دوستم. ناظم رد شد گفت حرف نزن. منم گفتم"نوچ" و ادامه دادم ب صحبتام.
چند ديقه بعد اومد گفت" دارم مى گم حرف نزن مى گه نوچ، ساكت باش"
من: =|
 
امضا : Dani_pat

ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶

کاربر حرفه‌ای
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,806
پسندها
33,198
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
  • #10
من و دوتا دیگه از دوستام..
پشت معاونمون برگه زدیم من یه عصبی ام :/
جالبه معاونه هم هیچی نگفت بهمون خندید.
بعدم روز بعدش پشت ما برگه زد من بی ادبم :/
 
آخرین ویرایش
امضا : ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا