- ارسالیها
- 6,189
- پسندها
- 17,401
- امتیازها
- 78,373
- مدالها
- 7
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
سکوت کوچه را طنین گامهای دو اسب، درهم میشکند. دو سایه، دو اسب، دو سوار از دو سوی کوچه به هم نزدیک میشوند. از آسمان، حرارت میبارد و از زمین آتش میروید. سایه ها لحظه به لحظه دامان خود را جمع تر میکنند و در آغوش کاهگلی دیوارها فروتر میروند. در کمرکش کوچه، عدهای در پناه سایهبانی خود را یله کردهاند، دستارها از سر گرفتهاند، آرنجها از پشت بر زمین تکیه دادهاند تا رسیدن اولین نسیم خنک غروب، وقت را با حرف و نقل و خاطره بگذرانند. سایههای دو اسب، متین و سنگین و باوقار بههم نزدیکتر میشوند. نه تنها دو سوار، که انگار دو اسب نیز همدیگر را خوب میشناسند.
بخشی از کتاب از دیار حبیب
۱
سکوت کوچه را طنین گام های دو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.