- ارسالیها
- 6,189
- پسندها
- 17,401
- امتیازها
- 78,373
- مدالها
- 7
- نویسنده موضوع
- #1
کتاب نمکدون (به فتح نون، به کسر میم)، مجموعهای از داستانهای کوتاه و طنز نوشتههای شهرام جوادی نژاد است که با بیانی دلنشین و جذاب به رشتهی تحریر درآمده.
در بخشی از کتاب نمکدون میخوانیم:
یک روز جوانی که از زندگی سرخورده شده بود، تصمیم گرفت در جستجوی خوشبختی ترک دیار کند. در همین راستا یک کولهپشتی و یک دستگاه ام پی تیری پلیر با خود برداشت و راهی دوردستها شد! رفت و رفت تا به کوهی رسید، از کوه بالا رفت. در قلهی کوه پیرمردی با محاسن سفید و ردایی بلند نشسته بود و پرندگان خشمگین بازی میکرد.
جوان رو به پیرمرد کرد و گفت: «ای پیر دانا، من در جستجوی خوشبختی ترک آشیانهی خود کردهام. مرا پندی ده یا حقیقت خوشبختی را بر من عیان کن.»
پیر دانا گفت: «حالا چرا مثل آدم حرف نمیزنی؟ من...
در بخشی از کتاب نمکدون میخوانیم:
یک روز جوانی که از زندگی سرخورده شده بود، تصمیم گرفت در جستجوی خوشبختی ترک دیار کند. در همین راستا یک کولهپشتی و یک دستگاه ام پی تیری پلیر با خود برداشت و راهی دوردستها شد! رفت و رفت تا به کوهی رسید، از کوه بالا رفت. در قلهی کوه پیرمردی با محاسن سفید و ردایی بلند نشسته بود و پرندگان خشمگین بازی میکرد.
جوان رو به پیرمرد کرد و گفت: «ای پیر دانا، من در جستجوی خوشبختی ترک آشیانهی خود کردهام. مرا پندی ده یا حقیقت خوشبختی را بر من عیان کن.»
پیر دانا گفت: «حالا چرا مثل آدم حرف نمیزنی؟ من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.