در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
دنباله دار برداشتت از تصویر
- نویسنده موضوع NASTrr
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 21
- بازدیدها 661
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 107
- پسندها
- 7,845
- امتیازها
- 23,913
- مدال‌ها
- 10
تو زندگی مشترک یا روابط عاشقانه مشکلات زیادی تو اجتماع هست که مرد تحملش میکنه تا عشقش راحت باشه اما بعضیا هم هستن که دشمنی دارن یا نمیخوان خوشی این دونفرو ببین سعی میکنن اونارو مورد آزار و اذیت قرار بدن تا از هم جداشون کنن.
امضا : .کوثر.
- ارسالی‌ها
- 1,184
- پسندها
- 4,916
- امتیازها
- 40,673
- مدال‌ها
- 16
نتیجه میگیریم
عاشقا اوسکول شدن تازگیا
عاشقا اوسکول شدن تازگیا
- ارسالی‌ها
- 6,099
- پسندها
- 43,830
- امتیازها
- 92,373
- مدال‌ها
- 40
- سن
- 21
- مدیر
- #7
متاسفانه من هیچ برداشتی نداشتم به جز...
یه مرده که رو کمرش سنگ افتاده، با یه دستش هم یه دخترو گرفته تا نیفته
یه مارم هست که داره دست دختره رو نیش میزنه «البته بعید می‌دونم، چون تا جایی که من یاد دارم وقتی مار نیشت میزنه فوقش جای دندوناش رو دستت زخم شه، دیگه انقد خون نمیاد!»
و چند مورد بسی عجیب
۱. مرده با اون سنگ رو کمرش چجوری دستش جون داشته این دختر رو نگه داره؟
۲. دست پسره چرا خونیه؟
۳. زنه چه قوسی به کمرش داده!
۴. چقد این سخره صافه! :|
۵. چجوری این ماره رفته تو اون سوراخ، وقتی هیچ راهی نیست که از سخره رفت بالا یا پایین؟!
۶. ماره داره چی میگه؟
۷. ماره اهل چینه
آیا شما برداشت دیگه‌ای داشتید؟؟
یه مرده که رو کمرش سنگ افتاده، با یه دستش هم یه دخترو گرفته تا نیفته
یه مارم هست که داره دست دختره رو نیش میزنه «البته بعید می‌دونم، چون تا جایی که من یاد دارم وقتی مار نیشت میزنه فوقش جای دندوناش رو دستت زخم شه، دیگه انقد خون نمیاد!»
و چند مورد بسی عجیب
۱. مرده با اون سنگ رو کمرش چجوری دستش جون داشته این دختر رو نگه داره؟
۲. دست پسره چرا خونیه؟
۳. زنه چه قوسی به کمرش داده!
۴. چقد این سخره صافه! :|
۵. چجوری این ماره رفته تو اون سوراخ، وقتی هیچ راهی نیست که از سخره رفت بالا یا پایین؟!
۶. ماره داره چی میگه؟
۷. ماره اهل چینه
آیا شما برداشت دیگه‌ای داشتید؟؟
امضا : Mélomanie
- ارسالی‌ها
- 388
- پسندها
- 17,218
- امتیازها
- 35,373
- مدال‌ها
- 18
این نقاشی ساده و ابتدایی به اندازه صد تا کتاب حرف داره!
آن مرد از وجود مار درون سوراخ بیخبر است! و زن هم از وجود سنگ روی مرد بیخبر است! زن با خودش فکر می کند که من در حال سقوط هستم، نمی توانم بالا بروم چون مار دست مرا نیش زده است! چرا مرد کمی بیشتر از قدرت خود استفاده نمی‌کند و مرا بالا نمی کشد!؟ مرد هم با خود فکر میکند که من درد زیادی را تحمل می‌کنم، با این وجود با تمام توان دست زن را گرفته ام، چرا زن کمی تلاش نمی کند و خود را بالا نمی کشد!؟
حقیقت این است که شما فشاری که بر روی دیگران است را نمی‌بینید، دیگران هم فشاری که بر روی شما هست را نمی بینند! زندگی اینگونه است! سر کار، در خانواده، فامیل، دوستان و آشنایان! ما باید سعی کنیم یکدیگر را بفهمیم و درک متقابل از هم داشته باشیم! یاد...
آن مرد از وجود مار درون سوراخ بیخبر است! و زن هم از وجود سنگ روی مرد بیخبر است! زن با خودش فکر می کند که من در حال سقوط هستم، نمی توانم بالا بروم چون مار دست مرا نیش زده است! چرا مرد کمی بیشتر از قدرت خود استفاده نمی‌کند و مرا بالا نمی کشد!؟ مرد هم با خود فکر میکند که من درد زیادی را تحمل می‌کنم، با این وجود با تمام توان دست زن را گرفته ام، چرا زن کمی تلاش نمی کند و خود را بالا نمی کشد!؟
حقیقت این است که شما فشاری که بر روی دیگران است را نمی‌بینید، دیگران هم فشاری که بر روی شما هست را نمی بینند! زندگی اینگونه است! سر کار، در خانواده، فامیل، دوستان و آشنایان! ما باید سعی کنیم یکدیگر را بفهمیم و درک متقابل از هم داشته باشیم! یاد...
