درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان

[митрошка]

درود. درخواست طراحی جلد، برای رمانِ زیر رو دارم.

در حال تایپ | رمان پیانیست بی‌قلب | آتور کاربر انجمن یک رمان

کـد رمان: 5523 ژانر: ترسناک، درام. ناظر: @Rounika خلاصه: خوابی مرموز به جریان افتاده که افرادی هم، برخلاف میل و تصمیم خودشان، در این کابوس زندانی شده‌اند؛ و مدت زمان محدودی برای رهایی از این وضع دارند. در صورت اتمام وقت، افراد در دنیای واقعی به یکباره خواهند مرد و در صورت حل معمایی که در خواب...

forum.1roman.ir

نام رمان: پیانیستِ بی‌قلب.
ژانر: ترسناک، درام.
نام نویسنده: آتور.
خلاصه‌ی داستان: خوابی مرموز به جریان افتاده که افرادی هم، برخلاف میل و تصمیم خودشان، در این کابوس زندانی شده‌اند؛ و مدت زمان محدودی برای رهایی از این وضع دارند. در صورت اتمام وقت، افراد در دنیای واقعی به یکباره خواهند مرد و در صورت حل معمایی که در خواب جریان دارد، بیدار و نجات یافته می‌شوند.

(یک‌مورد عکس مد نظرم هست و میخوام روی تایپوگرافی و ادیتِ همون عکس، بیشتر کار بشه؛ و ترجیحاً از نوشته‌های کج و معوج و حروف با شمایلِ نوک‌تیز و... استفاده نشه. بعد از پیامِ طراح در قسمت خصوصی، عکس و اطلاعات بیشتر...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARNI]

در حال تایپ | رمان نبرد کریستین بایتگ‌ها | زری کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5416 ناظر: @انزوا خلاصه: آلب مردی است که زمانی که نامه‌ای از پدر خود دامینیک کریستین بایتگ دریافت می‌کند از او خواسته می‌شود تا با اژدها و هیولاها در جنگ نبرد کریستین بایتگ‌ها مبارزه کند و در نهایت پیروز می‌شود و بر تخت پادشاهی می‌نشیند، او مردی دلیر و شجاع است که در متقابل ظلم و ستم...

forum.1roman.ir

درخواست طراحی جلد

 

[Shamim1376]

نام رمان:میراثی از عشق
نام نویسنده :شمیم حسینی
ژانر:قدیمی عاشقانه
داستان عشق ساحل، یلدا، ژاکلین و نور که سرنوشت در تقدیر هرکدامشان داستان عشقی نوشته. ساحل پس از نقل داستان عشقش و آنچه در راه وصال عشقش بر او گذشته و انسان‌هایی که سر راهش قرار گرفته‌اند، در می‌یابد که گذشته و سرنوشتش با زنی به نام یلدا گره خورده و حالا باید برای یافتن حقایق زندگیش داستان یلدا را مرور کند. یلدایی که سرنوشتش خلاف رویاهایش و تحت عنوان عروس خون‌بس رقم خورده و به ناچار درگیر کینه‌ای قدیمی شده و رازهایی از گذشته بر او عیان می شود
کاراکترهای اصلی رمان 4 زن از چهارنسل هستن هستن ژاکلین ، دخترش یلدا، دختر یلدا نور و ساحل در زمان حال که محوریت داستان روی او هستن
از بخش های مهم داستان خانه اربابی قدیمی در گیلان هست...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[م . اسماعیلی]

با سلام و عرض شب بخیر

درخواست جلد برای رمانم رو داشتم
عکس و توضیحات رو با طراح مطرح می‌کنم
رمان غم جاودان نام نویسنده: م.اسماعیلی ژانر رمان: #عاشقانه#درام

خلاصه :
قصه روزهای زندگی دانیال، پسر جوانی که دردها و رنج‌های اجتماع را از پشت لنز دوربین عکاسی‌اش شکار می‌کند، غافل از اینکه تمام آلام زندگی خودش بی‌هیچ کم و کاستی پیش روی چشم‌هایش آشکار می‌شود و او را به گذشته دوری پرتاب می‌کند که غم به روی غم‌هایش کوه می‌شود و از او یک انسان دیگر می‌سازد.

 

[zahra_z]

سلام درخواست جلد برای رمانم داشتم

در حال تایپ | رمان کبوتر نارنجی من (جلد دوم) | زهرا_ز کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5540 ناظر: @Roshanak زندگی رایا ناخواسته تغییر می‌کنه...! رایایی که هیچکس از دستش آسایش نداشت، تغییر کرده و برای خودش خانمی شده! در همین موقع ها روزگار ورق دیگه ای از خودش رو نشون میده... ببینیم رایا تسلیم روزگار میشه یا ادامه میده؟

forum.1roman.ir

 

[vida1]

درخواست جلد برای داستان کوتاهم رو دارم

داستان کوتاه در حال تایپ | اگر بهم فرصت دهند| ویدا کاربر انجمن یک رمان

«به‌نام نامی یزدان» کد داستان: 583 ناظر: @Raha~r عنوان: اگر بهم فرصت دهند نویسنده: ویدا ژانر: #اجتماعی #روانشناختی خلاصه: الیزابت، زنی سی‌ساله است که چیزهای ترند جامعه از جمله مسخره کردن مردم در شبکه‌های اجتماعی، روی مغز و زندگی‌اش تاثیر زیاد و بدی گذاشته‌اند. داستان در مطب یک روان‌شناس...

forum.1roman.ir

 

[HORZAD_ES]

سلام وقت بخیر، درخواست جلد
نام رمان :
ردپای ویرانی
نام نویسنده:
هورزاد اسکندری
ژانر رمان:
#عاشقانه #اجتماعی
خلاصه: همیشه همه‌چیز آن‌طور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود. گاهی خوش‌‌بین بودن، همچون سمِ مهلک است.
زندگی آندیا دقیقاً در مسیری خلاف آرزوهای او پیش می‌رود و چرخش فلک برعکس خواسته‌های اوست.
و شاید این بهای سنگین را باید برای خوش‌بینی بیش از حد و زندگی در توهمات و تخیلاتش بپردازد.

در حال تایپ | رمان ردپای ویرانی | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5572 ناظر رمان: @AMIIRALI خلاصه: همیشه همه‌چیز آن‌طور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود. گاهی خوش‌‌بین بودن، همچون سمِ مهلک است. زندگی آندیا دقیقاً در مسیری خلاف آرزوهای او پیش می‌رود و چرخش فلک برعکس خواسته‌های اوست. و شاید این بهای سنگین را باید برای خوش‌بینی بیش از حد و زندگی در توهمات و...

forum.1roman.ir

پ.ن: عکس مورد نظر رو برای طراح خواهم فرستاد.