کد داستان : 605
ناظر: @ستایش؛
به نام آفرینندگار
نام داستان: آونگهای تبدار
نویسنده: پرتوِماه کابر انجمن یک رمان
ژانر: #تراژدی، #عاشقانه، #اجتماعی
خلاصه:
تمنای ماندن، تمنای رفتن، تمنای خواستن، تمنای نفس کشیدن، تمنای زندگی؛ یک چهارپایه خط میکشد تا نهایت تمناها را!
زندگی وارونه میشود و لیلی...
...معک حینما لا یبقی معک أحد»
«و زمانی که هیچکس برایت نمانده، خدا با تو میماند»
اسم اثر: خسته از سرنوشت
نویسنده: سمیرا سادات امیری
ژانر: #تراژدی، #اجتماعی
ناظر : @GHOGHA.YAGHI
خلاصه:
خسته از سرنوشت روایتگر زندگی زنانیست آسمانی!
که از بخت بدشان در زمین و در میان تلخی های روزگار گیر افتاده...
نام رمان : ریسمان کبود
نام نویسنده: ریحانه نصیری
ژانر رمان: #تراژدی، #عاشقانه
خلاصه:
گاهی هرچه میکنی نمیتوانی از باتلاق پیش رویت فرار کنی؛ به تار و پود زندگی چنگ میاندازی که به عقب برگردی و مسیرت را به سمتی انتخاب کنی، که هیچ تلهی مرگی نداشته باشد؛ اما، نمیشود! باید از آن عبور کنی! یا...