چیستان ابوالهول
درست در همین شرایط #اودیپ به تِبای میرسد و به #ابوالهول برمیخورَد. او هیولایی است با سرِ زن و بدن شیر، دُم مار و بالهای پرندگان وحشی. معمای او چنین بود: کدام مخلوق است که صبح با چهار پا، ظهر با دو پا و شبهنگام با سه پا راه میرود؟ معمای دیگری نیز وجود داشت با این شرح: کدام...
...و برای جلوگیری از کشتن #پولیبُس و ازدواج با #مروپی تصمیم میگیرد که دیگر هرگز به #کورینت بازنگردد و به #تبای برود. بر سرراه تبای بر سر کوهی #ابوالهول نشسته بود. او از کسانی که میگذشتند چیستانی میپرسید و اگر آن شخص نمیتوانست به چیستان پاسخ صحیح دهد او را میبلعید. جارچی لایوس با دیدن جوانی...
...ملاقات پدر و مادر گریزان بود. تا اینکه روزی در تنگه #فوسیس با پدر دچار آمد و ندانسته او را کشت. پس از آن به دروازه شهر تبای رسید و آنجا با #ابوالهول روبرو شد. #ابوالهول از کسانی که عزم ورود به شهر داشتند معمائی میپرسید و هرکس را که از جواب عاجز میماند میبلعید. از #اودیپ پرسید کدام جانور...