گندم، بنفش، بهشت، گرمای تابستان...
خیلی عجیبه نه؟ دختر زمستونی و من با گرمای تابستون یادت میکنم!
کلماتی که با شنیدنشون فقط یه اسم به ذهنم میاد، رضوان!
خب بیا صادق باشم باهات. اوایل ازت خوشم نمیومدم نمیدونم چرا ولی فکر کنم بیشتر بخاطر این بود که نارِ من رو داشتی مال خودت میکردی! دختری که فقط مال...