متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

یکی بود یکی نبود

  1. RiRa-M

    داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه ورای گنبد کبود | میترا.اچ.زد (ریرا) کاربر انجمن یک رمان

    {به نام ایزد پاک} کد:408 ناظر: @'Persia' نام داستان کوتاه: ورای گنبد کبود نام نویسنده: میترا.اچ.زد (ریرا) ژانر: #فانتزی #اجتماعی خلاصه: یکی بود یکی نبود؛ زیر گنبد کبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. یک دنیایی بود، شیرین تر از هر شیرینی. اسم این دنیا، دنیای کودکانه بود. دنیایی سرشار از نشاط...
عقب
بالا