متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دیالوگ

  1. پناه سازگار

    دیالوگ نویسی تمرین دیالوگ نویسی | ‌پناه سازگار کاربر انجمن یک رمان

    - مگه نگفتی قراره ساعت هفت شروع شه؟ - بردار از این چیپسا بخور حالا، یه دو سه دیقه وایسا، آرامشتو حفظ کن، نشون میده قربونت! - من آرومم فقط یکم استرس دارم!
  2. Maryam.Shakibaei

    دیالوگ نویسی تمرین دیالوگ نویسی | مریم شکیبائی کاربر انجمن یک رمان

    - تا کی می‌خوای چمباتمه بزنی تو این دخمه و صمّ بکم خیره بشی به نقاشی سیاه قلمش؟ - ... - نخور اون قرصا رو! تو دیوونه نیستی ولی اونا دیوونت می‌کنه! شدی عین‌هو این هردم‌بیلی‌ها! از اونا که چشاشون انقده شلخته‌ست که آدم گم میشه توشون! - تو هم چشای شلخته رو دوست داری، نه دلبر؟! - زارت... ! این‌جوری...
عقب
بالا