کد: ۳۶۷
ناظر: @NADIYA._.pd
عنوان داستان: مرارت
نویسنده: غزل زندی
ژانر: #تراژدی #اجتماعی
خلاصه: وضعیت زندگی اخیر لیلا آنقدر جنگ زده شده که به سختی میتوان تجدید قوا کرد.
پس از اینکه دخترش به سرطان خون مبتلا میشود، می یابد که در پیمودن این راه مرارت کشیدن لازم است.
به نام خدا
این اتاقکار متعلق به @Zandix است.
لطفا شخصی غیر از Zandix در این تاپیک، فعالیت نکند.
هرگونه پست از هر کاربر، اسپم محسوب شده و گزارش خواهد خورد.
با تشکر!
مدیریت طراحی یک رمان
به نام خدا
نام مجموعه: این گفتهها ژاژ نیستند.
نام نویسنده: غزل زندی(غزل زندی لک)
تگ: محبوب
مقدمه:
گاه باید گفت، باید چشید طمع زهرآگین درد را. درد ها خود کلماتند؛ هرچند میبُرند و میکشند و به پیدایش میرسانند جنگهایی از جنس سنگ یا گاه گاه بیدار میسازند انسانی را از دنیای تپیدن خالی.
این...