متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

جنایی-معمایی

  1. nafas.sh

    در حال تایپ رمان مهم نیست | نفس شاهپوری کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5671 ناظر: @Kallinu خلاصه: دختری که هیچ احساسی نداره؛ نه خشم، نه نفرت، نه ناراحتی. اون به صورت اتفاقی می‌فهمه که می‌تونه با ارواح ارتباط برقرار کنه و با استفاده از این ویژگی سعی می‌کنه راه حلی پیدا کنه که احساساتش رو برگردونه. سعی می‌کنه با دنبال کردن و گوش دادن حرف ارواح مشکلش رو حل کنه.
  2. Mahdiye sajdeh

    ویژه رمان هُـودِه | مهدیه سجده نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

    کد رمان: 5652 ناظر رمان: @❁S.NAJM سطح: ویژه به نام ایزد منان خلاصه: «‌دستانی که در آتش می‌رقصید حکایت از پشیمانی‌ای داشت که چاره‌ای برایش نبود و چشمانِ محکوم به تماشا، حکایت تلخش را از بَّر شد!» زندگی مشترک بهنود که در شرف سه نفره شدن بود رو به فروپاشی رفته و تلاش‌هایش‌ بی‌ثمر شده‌بود؛...
  3. bahareh.s

    در حال تایپ رمان اضمحلال ادراک | bahareh.s کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 3643 ناظر: @RAPUNZEL خلاصه: در زمانی که شب در دلگیرترین حالت خود است، زندگی پسر تغییر می‌کند، سکوتی خفه گلویش را می‌فشارد تا دیده‌هایش را افشا نکند؛ اما طولی نمی‌کشد که دهان باز می‌شود و آن سکوت خفه می‌شکند، اضمحلالی از ادراک که درون آن شب به وضوح خودنمایی می‌کند باعث تغییر تقدیری...
عقب
بالا