مسعود صادقلو

یار من آفتاب مهتاب ندیدس یه فرشتس پدیدس با یه دنیا غریبس جز با دل من ... رو دستت نمیاد تو دلبری بس خوشگلی رو نرومی کسی به چشم نمیاد چون عاشقتم ... عشق تو برام برگ برندس نمیدم تورو از دست دل من واسه توئه دربست تو چشمات پر رازه موهات جاده هرازه دادی بهم یه حس تازه حس تازه سنگ تموم میذارم...

یهو وا شد چشم دیدمت آخ آخ پسندیدمت بیا بد به دلت راه نده پیشتم نباشه غمت شدی وصله ی جونم تو یکیو دارم اونم تو میدونم که عشقمونو نمیگیری دست کم تو بس که خوشگلی تو چشمی وقتشه باهم جور بشیم اجازه نمیدم ازم حتی یه قدم دور بشی من رو تو حساب کردم که همه رو جواب کردم خاطرت تو رو میخواستم که تو رو...