دوباره ماه و ستاره ها و
دلی که دادم به یک نگاه و
دوباره عشقی به این بزرگی
قدم زدن زیر نور ماه و
دوباره هستی
دوباره هستم
دوباره دستات
گرفته دستم
چشاتو قربون
عجب خماره
شرابه نابه
که کرده مستم
بخند عشقم که درگیرِ
همین لبخند زیباتم
اسیر برق چشمات و
نگاه گرم و گیراتم
بذار دستاتو تو دستام
بگو...