خیابونای خالی
بغلم خونه ته حیفه تنت از خونه بره
فاصلم بات کمه اما تو ازم دوره دلت
این خیابونای خالی
منتظرن تو کجایی
منو دورم کن از این شهر
که ازش خاطره داریم
این خیابونای خالی
منتظرن تو کجایی
منو دورم کن از این شهر
که ازش خاطره داریم
داره از چشام جا اشك خون مياد پايین
داعم میبینم همه...
هنوز من یادم نرفته چند سال و چند وقته
دور شدی از دنیام باورشم سخته
این عشق تنها یادگار دیروز و الانه
شاید نفهمی تو تا پیری باهامه
هنوز قلبم برات میره شبام نفسگیره
چاره ای نیست بی تو این زندگی میره
ببین تقدیر بی انصاف از تو یه آهن ساخت
ممنوع شد عشقت دوریت ازم درد ساخت
جای خالیت با هیشکی پر نمیشه...