مگه تو نگفته بودی من یه روحم تو تنت
چرا پرکرده چشامو گریه های رفتنت حیف
حقمه الان که چوب سادگیمو می خورم
کاش با اشتباه اولت نمیبخشیدمت حیف
من همونم که با اسرار تو تغییر کرد
اونی که رو گردنش اسم تو زنجیر کرد
آدم عاشق که این اندازه مغرور نیست
هرچی بش خوبی کنی میبینه و کور نیست
من چرا باید بمونم...