شعر را به دو شیوهی کلی میشود نقد کرد: شیوهی نقد عمومی- شیوهی نقد تخصصی.
در شیوهی نقد عمومی یک شعر، تمام عنصرهای اصلی آن را در نظر میگیریم و با بررسی انتقادی این عنصرها شعر را نقد میکنید
در شیوهی نقد تخصصی، شعر را از زاویهی دیدی خاص و بر اساس نگرشی تخصصی نقد میکنیم.
شیوههای اصلی نقد تخصصی شعر عبارتند از:
شیوهی شکلمدارانه formalistic approach
شیوهی روانشناختی psychological approach
شیوهی زبانشناختی linguistical approach
شیوهی استورهشناختی mythological approach...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
ولی شعری که به طور کامل در بیان حس و حال چشم به راهی باشد و اندوه انتظار کشیدن را القا کند، تا پیش از این شعر نیما یوشیج سراغ ندارم، بنابراین شعر "تو را من چشم در راهم" معنایی بدیع دارد و از این نظر نوآورانه است.
نقطهی مثبت دیگر این شعر از نظر معنا، بیان خطابی آن، خطاب به دوم شخصمفرد، است. این نوع بیان خطابی در بین شعرهای نیما یوشیج و در شعر معاصر فارسی تا پیش از او کمنظیر است، و همین بیان خطابی به شعر لحنی صمیمانه و عاطفی بخشیده و این لحن بر قدرت اثرگذاری شعر افزوده و آن را گیرا و جذاب کرده است.
۲- بررسی انتقادی عنصر خیال در این شعر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
عنصر زبان در این شعر ضعیفترین عنصر است و عیبهای فراوانی دارد. این عیبها سبب شده که زبان شعر در مجموع ناسالم، نارسا، ناروان، نیاراسته و نپیراسته، نامطبوع و نااستوار، و آلوده به انواع ضعفها باشد. این شعر کوتاه- که تنها شش سطر مستقل دارد- بیش از ۱۰ اشکال زبانی دارد که به آن آسیب جدی رسانده و ناشیوایش کردهاند. و اینک بعضی از این ایرادها:
در سطر "تو را من چشم در راهم شباهنگام" که بیان سالمش چنین است "شباهنگام من چشم به راه توام"، "چشم در راهم" ناسالم است و درست آن "چشم به راهم" است. "تو را" هم زاید است زیرا مفعول بخشی از مصدر "چشم به راه کسی بودن" است و بنابراین نیاز به نشانهی "را" ندارد. در واقع،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
شناخت شعر، قرنها آدمیان را به خویش مشغول داشته است. فیلسوفان و ادیبان تلاشهای پیگیر در تعریف شعر به کار بستهاند و صدها بلکه هزاران تعریف از شعر در فرهنگها و کتابهای جهان مسطور و مندرج است. کهنترین تعریف شعر را نزد منطقیان مییابیم که میگویند: «شعر کلام خیالانگیز است» پس از ایشان ادیبان و عروضیان معتقدند که «شعر کلام موزون قافیهدار است». متأخران به تلفیقی از دو تعریف منطقی و عروضی قایلاند و «شعر را کلام خیالانگیز موزون قافیهدار» میخوانند. علاوهبر این سه تعریف که در بسیاری از کتابها نقل شده، تعاریف و توصیفات بسیاری در نوشتههای شاعران و منتقدان مییابیم که بسیار زیبا و دقیقاند از جمله «محمدرضا شفیعی کدکنی» میگوید: «شعر گرهخوردگی عاطفه و تخیل است که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
غیر از وزن و توازن خاص که زبان این بیت را، از زبان یک جمله معمولی متمایز کرده (هنجارگریزی)؛ شاعر با تکرار صامت (س) و ایجاد هم حروفی از هماهنگی آوایی سود برده است. چنین کاربردی گریز از هنجار زبان نیست، بلکه افزودن قاعدهای بر قواعد زبان هنجار است.
تخیل
تخیل و صورتهای مختلف خیال یکی از برجستهترین عناصر آشناییزدایی در زبان شعر است. اگرچه نمیتوان هر سخنی را که دارای انواع صورخیال است، شعر به حساب آورد و در عوض چه بسیار شعرهای مؤثر و باارزش میتوان یافت که خالی از عناصر خیال هستند؛ اما بدون تردید یکی از عناصری که سبب تمایز زبان شعر در مفهوم وسیع کلمه میشود؛ صور خیال است. صورتهای خیال علاوهبر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
در تمام نظریههایی که دربارهی ماهیت و حقیقت شعر ابراز شده است به این موضوع که شعر انگیختهی عاطفه، در ارتباط با شاعر و انگیزندهی عاطفه در ارتباط با مخاطب است، اذعان شده است. هر عاطفهای با انگیزشِ معنا و پیامی همراه است، چنانکه هر معنی و پیامی نیز میتواند انگیزهی عاطفهای باشد. منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثهای در خویش احساس میکند و از خواننده یا شنونده میخواهد که با وی در این احساس داشته باشد. نمیتوان به یقین پذیرفت که امکان آن باشد که هنرمندی حالتی عاطفی را به خواننده خویش منتقل کند، بیآنکه خود آن حالت را در جان خویش احساس کرده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.