سخن بزرگان آنتون چخوف

[سوگند.مهراد]

دانش هیچ ارزشی ندارد مگر این که آن را در عمل به کار بگیری.
***
خوشبختی وجود ندارد و ما خوشبخت نیستیم
اما میتوانیم این حق را به خود بدهیم که در آرزوی آن باشیم.

 

[سوگند.مهراد]

وقتی زنی زیبا نیست مردم همیشه میگویند:
تو چشم های قشنگی داری. تو موهای قشنگی داری.
***
من قول میدم شوهر فوق العاده باشم. ولی به من همسری بده که مثل ماه روزها در آسمان من پیدایش نشود.

 

[سوگند.مهراد]

نویسنده نباید قاضی شخصیت های نمایشی اش باشد. بلکه باید آن هارا همان طور که هستند تصور کند.
***
یک پهنه گسترده نهفته است میان "خدا هست"
و "خدا نیست" شخص واقعا دانا از میان آن با دشواری بزرگ رد میشود.

 

[سوگند.مهراد]

اگر نمی توانید مردم را از دامان سگ تشخیص بدهید. نمی توانید کار بشر دوستانه انجام دهید.
***
دریا نه معنایی دارد نه ترحمی.

 

[سوگند.مهراد]

هیچ چیز افتضاح تر. توهین کننده تر. و افسرده کننده تر از ابتذال وجود ندارد.
***
مسکو شهری است که بسیار رنج میبرد از آنچه در پس دارد.

 

[سوگند.مهراد]

این زشت و غیر اخلاقی است که چیزی را بدزدید اما میتوانید چیزهایی را ببرید.
***
عشق رسوایی از نوع شخصی است .

 

[سوگند.مهراد]

چقدر دلپذیر است که به مردم احترام گذاشته شود.
***
وقتی برای درمان یک بیماری راه های گوناگونی پیشنهاد می شود. مفهومش این است که آن بیماری درمان ناپذیر است.

 

[سوگند.مهراد]

انسان باید از هر نظر چه ظاهر چه باطن. زیبا و آراسته باشد.
***
دانشگاه. تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.

 

[سوگند.مهراد]

اگر از تنهایی میترسی. ازدواج نکن.
خطرناک ترین نوع بشر کسی است فهمش کم و اعتقادش زیاد است.
***
درست ترین شکل عشق آنست که شما چگونه با یک فرد رفتار میکنید نه اینکه درباره ی وی چه احساسی دارید.

 

[سوگند.مهراد]

صداقت همت. عشق. جدایی. زندگی... هیچ چیز فراموش نمیشود... کرم علف را. زنگ آهن را. و دروغ روح را میخورد.
***
از میان کسانی که برای دعای باران به تپه میروند
تنها کسی که با خود چتر میبرد به کارش ایمان دارد .