- ارسالیها
- 3,290
- پسندها
- 13,419
- امتیازها
- 45,473
- مدالها
- 26
- نویسنده موضوع
- #1
نام رمان: دوگوی لجنی
نام نویسنده: yasaman
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:چشم باز میکنم و جز تنهایی چیزی نمیبینم.ندایی میگه: چشمت رو ببند!
چشمم رو دوباره میبندم، بازش که میکنم این بار چیزی جز سیاهی مطلق نمیبینم.
سرنوشت من تا به امروز این بود. اما امروز دوباره چشمانم را میبندم و وقتی بازش میکنم دوباره دنیام رنگی میشه! اما این بار با یک تفاوت بزرگ!
نام نویسنده: yasaman
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:چشم باز میکنم و جز تنهایی چیزی نمیبینم.ندایی میگه: چشمت رو ببند!
چشمم رو دوباره میبندم، بازش که میکنم این بار چیزی جز سیاهی مطلق نمیبینم.
سرنوشت من تا به امروز این بود. اما امروز دوباره چشمانم را میبندم و وقتی بازش میکنم دوباره دنیام رنگی میشه! اما این بار با یک تفاوت بزرگ!
![forum.1roman.ir](https://forum.1roman.ir/data/avatars/h/13/13106.jpg?1680298996)
در حال تایپ | رمان چشمها میخوانند | یاسمن رضیان کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 2952 ناظر: @.lTimal. شروع رمان:31مرداد1400 ساعت: 10:30بعدازظهر خلاصه: هوس یک چای نیمهداغ بیآنکه او بفهمد در دلِ پسرک مانده بود. قصهی زندگیش در پس و پیشِ چشمهایش در دیدگان او بیآبرو شد و چادر از رخِ پر پیچ و خمش برداشت. در عمق چشمانش خوب نگریست، سازها مینواختند و خوانندهها...
forum.1roman.ir
آخرین ویرایش