- ارسالی‌ها
- 1,765
- پسندها
- 17,117
- امتیازها
- 46,373
- مدال‌ها
- 7
- نویسنده موضوع
- #1
میخوام یه قلک بسازم از دلم
حواسمو جمع کنم
و یه روزی به وقتش
که پر شد
بشکنمش و آبروی عشقو بخرم
میخوام یه قلک بسازم از دلم
که وقتی که صبح شد
که رد شد تمام بد دلیها تمام دلخوریها تموم لحظه هایی
که سر شد به ترسو به وحشت
از اینکه یار نباشه
رفیق و پا نباشه به عهدش وفا نباشه
همه تلخی هارو بغچه کنمو دور بریزم
جای عشقو تو دل وا کنم
آبروی عشقو بخرم
می خوام یه قلک بسازم از دلم
خاطره های خوبو سوا کنمو جیرینگی توی دلش بریزم
یه روزی که پر شد قلکم از همه خاطراتت، نگاهت، کلامت مرامت، اونوقت بدجور می شم
اسیر و رامت چادرمو سر می کشم،
سرمه می کشم به چشمام خندرو می شونم رو لبهام پاشنه هارو ور می کشم،
روونه می شم به بازار به جایی که عشق و عاشقی حراجه
عاشقا شدن یه دلال همه حالاشون خرابه...
حواسمو جمع کنم
و یه روزی به وقتش
که پر شد
بشکنمش و آبروی عشقو بخرم
میخوام یه قلک بسازم از دلم
که وقتی که صبح شد
که رد شد تمام بد دلیها تمام دلخوریها تموم لحظه هایی
که سر شد به ترسو به وحشت
از اینکه یار نباشه
رفیق و پا نباشه به عهدش وفا نباشه
همه تلخی هارو بغچه کنمو دور بریزم
جای عشقو تو دل وا کنم
آبروی عشقو بخرم
می خوام یه قلک بسازم از دلم
خاطره های خوبو سوا کنمو جیرینگی توی دلش بریزم
یه روزی که پر شد قلکم از همه خاطراتت، نگاهت، کلامت مرامت، اونوقت بدجور می شم
اسیر و رامت چادرمو سر می کشم،
سرمه می کشم به چشمام خندرو می شونم رو لبهام پاشنه هارو ور می کشم،
روونه می شم به بازار به جایی که عشق و عاشقی حراجه
عاشقا شدن یه دلال همه حالاشون خرابه...
