خدا بده شانس
همیشه سر کارم هروقت برمیگردم سر و روم پر سیمان، طرف قراره به چیم چشمک بزنه
حالا من کاریم نکنم الله بده برکت همسر گرام تا جد آبادشو جلو قبرش نیاره ول نمیره
من اگه طرف چشمک هم بزنه متوجه نمیشم چون همیشه باید نگاه جلوی پام کنم یا پیش پا نزنم بیفتم یا تو دیوار نرم یا تو چاله چوله ای نیفتم اینقدر که... هستم اگه حواسم به جلو پام نباشه از تو دیوار باید درم بیارن خلاصه که چشمک طرف نمیبینم بخوام کاری کنم