ز آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
اهل بیت برای حضرت رقیه (س) زن غساله اى آوردند که او را غسل دهد.
او وقتى لباس هاى کودک را در آورد گفت من او را غسل نمى دهم!
زینب فرمود: چرا او را غسل نمى دهى؟
گفت: مى ترسم بیمار باشد زیرا پهلوهاى او را کبود دیدم.
زینب فرمود: به خدا سوگند او بیمار نیست ولیکن این ضربه تازیانه هاى اهل کوفه است.