متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار بد ترین سوتی که دادی چی بوده؟

  • نویسنده موضوع Tajribii.Zahra
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 564
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Tajribii.Zahra

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
23
امتیازها
30
  • نویسنده موضوع
  • #1
خب خودم یادم نییستتت یادم اومد بهتون میگم
 

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,021
پسندها
12,350
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • #2
هیچوقت یادم نمیره، مجری یه مراسم بودم، به بهترین نحو اجرا کردم، بعد آخر برنامه میخواستم بگم "از توجهتون متشکرم"، گفتم "از تشکرتون متوجهم!!" :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
دوستام تا مدتها وقتی میدیدنم میگفتن از تشکرمون متوجهی؟!
 
امضا : فاطمه شکیبا

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #3
من سوتی‌هام یادم نمیاد!=/
یکی یادمه که مثبت فلانه! نمیتونم بگم! :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 

Tajribii.Zahra

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
23
امتیازها
30
  • نویسنده موضوع
  • #4
خب خب خودم یادم اومد .بنام خدااا
محرم پارسال خیلی شیک با پرستیژ بالا داشتم راه میرفتم یهو افتادم تو جوووبسرم تو گوشی بووود :24: عععااابروووم رفففففت:24:
 
A

ASHVAN._.p

  • #5
دوتا سوتی داشتم:/
به دلیل نخبه بودنم و هوش بالام معلما ازم کمک میگرفتن توی فعالیت های مدرسه ای و این مزخرفات. یه بار یکی از معلمام زنگ زد بهم به جای اینکه بگم الو سلام گفتم سلوالام:/ دبیرم فقط بهم میخندید تا مدت ها فکر میکرد باهاش شوخی کردم میگفت اشوان جدیدا شوخی هم میکنه:/
....
توی مدرسمون کلا یه دونه کولر گازی هست:/ کولر گازی مدرسه ها کلا دل و رودشون بیرونه و ... یه بار کتاب دستم بود زنگ‌تفریح یادم رفته بود فرمولارو حفظ کنم:/ همونطور که توی سالن راه میرفتم سرم خورد به میله های کولرگازی:/ فکرشو کنید همه هم توی سالن بودن:/ فکر می‌کردن کورم:/
 

Rikadow

کاربر نیمه فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
550
پسندها
39,200
امتیازها
58,173
مدال‌ها
17
  • #6
ی بار جلو مدرسه یه پسره بود ک خیلی دنبالم بود با دوستام داشتیم میرفتیم خونمون اونم با دوستاش تو ماشین بود داش اروم اروم کنار ما حرکت میکرد بعد گف از ماشین خوشت اومد؟ برگشتم گفتم با این ماشین نمیتونی مخ منو بزنی بعدش گف با تو نبودم عزیزم اشاره ای به دوستم کرد و گف با عشقم بودم انقد ضایه شدم ک نگو
:straight-face: :straight-face: :straight-face: :24:
 
امضا : Rikadow

Сердце

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
2,283
امتیازها
14,213
مدال‌ها
10
  • #7
من یه بار فرستادنم بالا جلو یه جمعیت۵۰۰،۶۰۰نفرع ک قران بخونم منم خیلی جدی رفتم بالا و سوره ی حمد رو خوندم اما یهو وسطش قنوت و خوندم نمدونم چرا¿
 
امضا : Сердце

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #8
نگم بهتره
 
امضا : SAN.SNI

Zahra_chitsazii

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
368
پسندها
512
امتیازها
5,773
  • #9
سوتى نميدم!
 

Zahra_chitsazii

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
368
پسندها
512
امتیازها
5,773
  • #10
سوتى هاى من
از نوع تايپ يا گفتارى هست :/
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا