متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متن آهنگ متن آهنگ اسیری (قصه ی عشق) | شهرام شکوهی

  • نویسنده موضوع Hoora_Ab
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 197
  • کاربران تگ شده هیچ

Hoora_Ab

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
229
پسندها
5,412
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
قصه ی این عشقی که میگم، عشقِ لیلای مجنونه

با یه روایت دیگه، لیلی جای مجنونه

مجنون سر عقل اومده شده آقای این خونه

تعصب و یه دندگیش کرده لیلی رو دیوونه

اما لیلی بی مجنونش دق می‌کنه می‌میره

با یه اخمِ کوچیکِ اون دلش ماتم می‌گیره

میگه باید بسازم این مثلِ یه دستوره

همین یه راه مونده واسش، چون عاشقه مجبوره

زوره عشقِ تو زوره، احساس همیشه کوره

هرجا خودخواهی باشه، انصاف از اونجا دوره

عاقبت لیلی ما مثلِ گل‌های گلخونه

تو قاب سرد شیشه‌ای پژمرده و دلخونه

حکایت عشق اونا مثل برف زمستونه

اومدنش خیلی قشنگ آب کردنش آسونه

اخمه تو خالی از عشق و بی‌نوره سوت و کوره

عاشق کشی مرامته نگات سرده و مغروره

عشق اومده توی نگاش از کینه‌ی تو دوره

یه کاری کن تو هم براش چون عاشقیتم زوره

زوره عشقه...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا