- ارسالیها
- 3,253
- پسندها
- 40,019
- امتیازها
- 69,173
- مدالها
- 30
- سن
- 17
- نویسنده موضوع
- #1
سهیلا آرین؛ در هشت سالگی از ایران رفت. در آمریکا فارغالتحصیل رشته مامایی از دانشگاه USC شد.
اون توی آمریکا زندگی میکرد و به خاطر زیبایی و ثروتش، همیشه زبانزد اطرافیانش بود و تو زندگی چیزی کم نداشت. یک روز عصر حادثهای بزرگ توی زندگی سهیلا اتفاق افتاد. وقتی که برای ورزش روزانه، سرِ کمد نوارهاش رفت و ناخواسته، نوار یکی از دوستای شوهرش رو برداشت تا حین پیادهروی گوش بکنه، نوار مذهبی با نوار موسیقی اشتباه شده بود.
ایشون تعریف میکردند: احساس کردم مردی صحبت میکنه، اما چیزی متوجه نمیشدم تا اینکه به آیهای رسید که خداوند میگفت: بکر نکن همه اینهایی که داری، مالِ خودته، همه از قدرت منه!
در همون محلِ ورزش دو ساعت گریه میکردم و توان بازگشت به منزل رو نداشتم... .
زندگیم مثل یک سفره بود، یک سفره...
اون توی آمریکا زندگی میکرد و به خاطر زیبایی و ثروتش، همیشه زبانزد اطرافیانش بود و تو زندگی چیزی کم نداشت. یک روز عصر حادثهای بزرگ توی زندگی سهیلا اتفاق افتاد. وقتی که برای ورزش روزانه، سرِ کمد نوارهاش رفت و ناخواسته، نوار یکی از دوستای شوهرش رو برداشت تا حین پیادهروی گوش بکنه، نوار مذهبی با نوار موسیقی اشتباه شده بود.
ایشون تعریف میکردند: احساس کردم مردی صحبت میکنه، اما چیزی متوجه نمیشدم تا اینکه به آیهای رسید که خداوند میگفت: بکر نکن همه اینهایی که داری، مالِ خودته، همه از قدرت منه!
در همون محلِ ورزش دو ساعت گریه میکردم و توان بازگشت به منزل رو نداشتم... .
زندگیم مثل یک سفره بود، یک سفره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.