متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مسائل همه‌جانبه ✔خنده بارون❗

  • نویسنده موضوع کوکیッ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 640
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #1
|بسم الله ارحمن الرحیم|

*فواید خندیدن*

از قدیم گفته‌اند «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست»

خنده تنها شادی با خود به همراه نمی‌آورد، بلکه سلامتی هم جزوی از ارمغان‌های آن است. نخستین یکشنبه ماه مه روز جهانی خنده نام دارد. این روز به ابتکار دکتر «مادان کاتاریا»، بنیانگذار حرکت «یوگای خنده» چنین نام گرفته است. این نوع از یوگا مبتنی بر یک اصل ساده اما شاید در عین حال دشوار استوار است؛ یعنی قهقهه زدن بدون دلیل، حتی اگر قهقهه مصنوعی باشد.

نوزادان از سن دو تا شش ماهگی با بالا بردن گوشه‌های دهان یا درآوردن صدا، شروع به نشان دادن خوشحالی خود به هنگام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #2
* سخت‌ترين كار:

به غضنفر ميگن: توي عمرت، سخت‌ترين كاري كه كردي چي بوده؟ميگه: پر كردن نمكدون!

ميگن: چرا؟

جواب ميده: آخه سوراخ‌هاش خيلي ريزه



* سوال

به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟

بچه میگه: بابام !!!
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #3
* پشه بند

حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!


* پازل


یارو با خوشحالي به دوستش ميگه بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال حل كردم . دوستش ميگه: 3 سال زياد نيست؟ ميگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته 3 تا 5 سال!
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #4
* قطار

به یارو ميگن: زودباش قطار ميره!


ميگه : كجا ميخواد بره بليط دست منه!



* راننده

يارو ساعتش خراب ميشه . باز ميکنه توشو ميبينه يه دونه مورچه مرده . با خودش ميگه : اي بابا ميگم آآآآآ راننده مرده !
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #5
* گل

به غضنفرميگن چرا زنبورها گل ميخورن؟ ميگه خوب حتما دروازه بانيشون خوب نيست!



* بادكنك اعلا

یارو بادكنك فروشی باز ميكنه بالای مغازه اش ميزنه بادكنك اعلا به شرط چاقو!
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #6
* در يخچال

یک روز در يخچال یه یارو کنده میشه جاش پرده میزاره!



* دعوای جوجه و مرغ

جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #7
* دزدی

مردی میره دزدی چیز به درد بخور پیدا نمی کنه از لجش مشق بچه صاحب خانه را خط خطی می کنه.


* قورباغه


یه قورباغه ازيه گربه مي پرسه:قورقورقوربونت بشم، كلاس چندمي؟ گربهه مي گه پيش پيش... دانشگاهيم!

همون قورباغه با یه زنبور ازدواج ميكنه! قورباغه ميگه قوقوقوقوقوقوربونت برم زنبور ميگه وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظيفته!
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #8
* اعتیاد

خروسه رو معتاد می کنن، به جای قوقولی قوقول میگه شوشولی شوشول!


* دزدی

بچه: بابا هواپیمای به این بزرگی رو چطور می دزدن؟

بابا: اول صبر می کنند بره بالا, کوچیک که شد بعد می دزدنش


* ۵ تا

معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: 2 تا ببر 3 تا شیر!
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #9
* طوطی سیاه

از آقا کلاغه می پرسند: اسمت چیست؟

کلاغه گفت: طوطی.

پرسیدند: پس چرا رنگت سیاه است؟

گفت: آخه توی زغال فروشی کار می کنم.


* جواب غلط

پدر: پسرم امتحان ریاضی ات چطور بود؟

پسر: یکی از جواب ها را غلط نوشتم.

پدر: عیبی ندارد. پس بقیه سوال ها را درست حل کردی؟

پسر: نه، چون اصلا وقت نکردم به بقیه ی سوال ها نگاه کنم.
 
امضا : کوکیッ

کوکیッ

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
299
پسندها
3,895
امتیازها
17,773
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #10
* گوشت گاو

محمود: من از بس گوشت گاو خوردم، پر زور وقوی شدم.

مسعود: پس چرا من این قدر ماهی می خورم، شنا یاد نگرفته ام.



* دوربین

دکتر: متاسفانه چشم شما دوربین شده است.

بیمار: آخ جون. پس یک حلقه فیلم بدهید، داخلش بیندازم وچندتا عکس بگیرم.
 
امضا : کوکیッ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا