نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار جوک برتر

  • نویسنده موضوع NABZ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 25
  • بازدیدها 998
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Сердце

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
2,283
امتیازها
14,213
مدال‌ها
10
  • #11
امضا : Сердце

NABZ

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,126
پسندها
13,198
امتیازها
33,323
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #12
به دوستم میگم ناهار چی خوردی؟
میگه کباب سلطنتی با یه کوچولو خاویار




منم سریع انگشت کردم تو حلقش، تا ده دقیقه ماس خیار بالا میاورد!
حقش بود
دروغگو
 
امضا : NABZ

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,170
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • #13
سلام به گُلای انجمن

چون تاپیک خ مثل خنده خیلی مورد حمایت قرار گرفت تصمیم گرفتم که یه چالش ایجاد کنم

حالا موضوع از چه قراره:

اینه که بهترین جوکی که شنیدین رو بفرستین
در نهایت یه نظرسنجی میزاریم و بهترین جوک انتخاب میشه


و عنوان بهترین جوک گو(همون جوکر) به او داده میشه
مدال میدین؟!
 
امضا : •HOORYA•

ALBALO

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
908
پسندها
1,289
امتیازها
10,173
  • محروم
  • #14
یه پیرمرد میره توی آشپز خونه چایی درست کنه این ور رو نگاه میکنه کتری نیست اون ور رو نگاه میکنه کتری هست...
 
امضا : ALBALO

NABZ

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,126
پسندها
13,198
امتیازها
33,323
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #15
امضا : NABZ

sogol~R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
819
پسندها
11,244
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
  • #16
زنی برای اینکه بفهمد شوهرش بعد از رفتن او چه حسی پیدا می‌کند، نامه‌ای نوشت با محتوای "من دیگه تورو دوست ندارم، از این خونه میرم!"
و خودش زیر تخت قایم شد.

مرد آمد و نامه را خواند، با شادی فریادی کشید و چیزی را در نامه نوشت!
سریعا به زن دومش زنگ زد و گفت " از شر زنم خلاص شدم بیا همون کافه‌ی همیشگی"
زن که از عصبانیت نمی‌دانست چه کند صبر کرد که مرد برود.

سپس بعد از رفتن مرد از زیر تخت بیرون آمد و نامه را برداشت که ببیند مرد چه نوشته است.

(پات زیر تخت معلوم بود من رفتم نون بگیرم :458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9: )
 
امضا : sogol~R

Star☆AR

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
138
پسندها
3,980
امتیازها
21,583
مدال‌ها
11
  • #17
عطسه دختر: اتسی







عطسه پسر: هاتشوبیسخلبوهووووووطراشش :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

وای خداااا اسطوره من تاحالا با هیچ جکی بلند نخندیده بودم:24:
 
امضا : Star☆AR

saramohammadi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
23
پسندها
116
امتیازها
503
  • #18
یه روز یه مرده میره ساندویچی میگه آقا یه بندری تند بزن برقصیم :roflym: :roflym: :roflym: :roflym:

اصلا بی مزه نیستم:963::roflym:
 
امضا : saramohammadi

Sviam

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
11,112
امتیازها
27,783
مدال‌ها
16
  • #19
حیف نون با ذوق به دوستش میگه :بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو تمومش کردم!

دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟

میگه:نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال ! :mellowsmiley:
 

Sviam

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
11,112
امتیازها
27,783
مدال‌ها
16
  • #20
بچه بودیم میدیدیم بزرگترا عروسی می کنن!

بزرگ شدیم میبینیم کوچکترا عروسی میکنن!

خدایا تعارف نکن اگه مارو واسه تماشا آفریدی خوب بگو فدات شم!!! :458063-24830a1ab7dc172d1979dd5bd0d18bf9: :whistling:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا