گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان رعدمرگ | ماهیار کاربر انجمن یک رمان

[Zahra.D_T]

سلام خسته نباشی ماهیار جان ....کلا رمان های تخیلی نوشتنش و توضیح دادنش با رمان هایی تخیلی نیستن خیلی فرق داره ... مثلا تو رمان عاشقانه صورت طرف مقابل با کلی شعر و کلمات رمانتیک توصیف میشه میره اما توصیف کردن رمان های ترسنکا و تخیلی به این راحتی نیست ... من رمانت دوتا پارت اول وقت کردم بخونم میتونم به جرعت بگم ایرادی نداشت من شخصا نمیتونم همچین رمانی بنویسم سخته فقط کمی توصیف بیشتر کنی مخصوصا صورت زامبی هارو بیشتر توصیف کن که مخاطب میخونه صورت زامبی بیاد جلوی نظرش. موفق باشی.

ممنون از نظرت چهره و صورت زامبی ها توی پارت های بعدی توصیف شده

 

[D.S.R]

یه چیز دیگه فهمیدم
صحنه هایی که یارو درد میکشه رو درست توصیف کن یه جوری که حسش به خواننده القا (باز اشتباه نوشتم؟) بشه.
قشنگ یه جوری زجرشو توصیف کن که خواننده که خیلی خوب بتونه درک کنه

 

[Zahra.D_T]

یه چیز دیگه فهمیدم
صحنه هایی که یارو درد میکشه رو درست توصیف کن یه جوری که حسش به خواننده القا (باز اشتباه نوشتم؟) بشه.
قشنگ یه جوری زجرشو توصیف کن که خواننده که خیلی خوب بتونه درک کنه

چشم برم یه بار دیگه کریس رو زجر بدم حسشم قشنگ القا کنم

 

[Zahra.D_T]

چشم برم یه بار دیگه کریس رو زجر بدم حسشم قشنگ القا کنم

شوخی کردم الان میرم درستش میکنم

 

[Zahra.D_T]

سلام‌رمانت‌خیلی‌قشنگه‌من‌خیلی‌‌دوستتتتتتتتت‌داشت‌
شرمنده‌انقدرسرگرم‌خوندن‌شدم‌لایک‌نکردم
امروز‌می‌لایکم‌
به‌امید‌موفقیت‌های‌بیشتر‌عزیزجااان

خیلی ممنون از نظرت

 

[Fariba♥mhari]

خواهششششششششش

خیلی ممنون از نظرت

 

[*Pantea*]

والا من اومده بودم نظر بدم دیدم هر چی می‌خواستم بگم و گفتن، خب حالا من چی بگم؟ راحت‌ترین کار اینه که شما فکر کن منم اون نظرا رو دادم

 

[Zahra.D_T]

اصلا فکر نمی‌کردم کسی بیاد نظر بده
من از طرف کریس هم از شما تشکر می‌کنم هم از طرف زهرا
( زهرا: شتتتت این خله!!!
- برو تا بیشتر از این گمنامت نکردم
زهرا: نفرین بر تو)

 

[Fariba♥mhari]

اصلا فکر نمی‌کردم کسی بیاد نظر بده
من از طرف کریس هم از شما تشکر می‌کنم هم از طرف زهرا
( زهرا: شتتتت این خله!!!
- برو تا بیشتر از این گمنامت نکردم
زهرا: نفرین بر تو)

خوببخشید‌فکر‌بیخودکردی‌هرکس‌رمانت‌رو‌خونده‌ واین‌‌گفت‌گو‌رودیده‌حتمااا‌میاد نظرمیده‌ شاید‌یکم‌طول‌بکشه‌ ولی حتمااا میان
نبینم ناامید بشییی

 

[Death Stalker]

اصلا فکر نمی‌کردم کسی بیاد نظر بده
من از طرف کریس هم از شما تشکر می‌کنم هم از طرف زهرا
( زهرا: شتتتت این خله!!!
- برو تا بیشتر از این گمنامت نکردم
زهرا: نفرین بر تو)

ممد از این حرفت خیلی ناراحت شد
اگه کسی قراره از نظر دادن در مورد رمانش تا امید بشه اون منم! ممد کبیر