متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان رعدمرگ | ماهیار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Zahra.D_T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 98
  • بازدیدها 2,624
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #81
:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9: گفتمان آزاد جلد دوم رو هم بزنم بعد از اینکه یه صفحه نوشتم :hmmsmiley02:
 

D.S.R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
867
پسندها
13,009
امتیازها
34,373
مدال‌ها
16
  • #82
:662997-9c4e1f559ddaf6926f7b7e8f6052f9f6: دوست عزیز من رمانتو خوندم بسی افتضاح بود خودتم که از رمانت بدتر کلاً نویسندش که تو باشی معلومه رمانت چی از اب درمیاد
بازم تلاش نکن به درد نمیخوره
قلمتون خشایار
 
امضا : D.S.R

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #83

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #84
^MiushaW.GM *NIUSHA*
از اونجایی که تایپک گفتمان آزاد رمانت رو بستی و همینطور پروفایلت رو مجبورم نظرم رو اینجا بگم. :hmmsmiley02:
رمان قشنگ و خوبی نوشتی اما کمی ایراد دلشت، مثلا اینکه نیوشا که وارد اون دنیا شد خیلی زود هرچی میدونست رو می‌گفت، رفتارش با بقیه هم کمی عجیب بود.
یک چیز دیگه اینکه راستش رمانت زیاد کنجکاو کننده نبود و راحت میشد گاهی جاها ادامه رمان رو حدس زد.
یه چیز دیگه هم درباره نحوه لباس پوشیدن نیکلاس بود که عجیب بود قصرها هم که کاملا شبیه هم بودن فقط رنگشون فرق داشت
امیدوارم که ناراحت نشی سعی کردم اشتباهات رو بگم
 

^MiushaW.GM

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
20,959
امتیازها
46,373
مدال‌ها
22
سن
17
  • #85
^MiushaW.GM *NIUSHA*
از اونجایی که تایپک گفتمان آزاد رمانت رو بستی و همینطور پروفایلت رو مجبورم نظرم رو اینجا بگم. :hmmsmiley02:
رمان قشنگ و خوبی نوشتی اما کمی ایراد دلشت، مثلا اینکه نیوشا که وارد اون دنیا شد خیلی زود هرچی میدونست رو می‌گفت، رفتارش با بقیه هم کمی عجیب بود.
یک چیز دیگه اینکه راستش رمانت زیاد کنجکاو کننده نبود و راحت میشد گاهی جاها ادامه رمان رو حدس زد.
یه چیز دیگه هم درباره نحوه لباس پوشیدن نیکلاس بود که عجیب بود قصرها هم که کاملا شبیه هم بودن فقط رنگشون فرق داشت
امیدوارم که ناراحت نشی سعی کردم اشتباهات رو بگم
مرسی مدیونم خوب بود قصرا عوض میشن شاید فکر کنی کنجکاو کننده نیست ولی میشه چنان بلایی سر رمان میارم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ^MiushaW.GM

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #86
مرسی مدیونم خوب بود قصرا عوض میشن شاید فکر کنی کنجکاو کننده نیست ولی میشه چنان بلایی سر رمان میارم که فکرشم نمیکنید دو جلدیش میخوام بکنم
چون شخصیت اصلی خودمم اخلاقای خودم و نوشتم خودمم که زیادی عجبی غریبم ممنون از نظرت باز سعی میکنم بهتر شه:yeah:
آفرین به رمانت ایمان داشته باش شت
خوبه حالا بیا خصوصی سفر به مثلث برمودا
 

^MiushaW.GM

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
20,959
امتیازها
46,373
مدال‌ها
22
سن
17
  • #87
امضا : ^MiushaW.GM

م .صالحی

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
821
پسندها
7,756
امتیازها
22,273
مدال‌ها
13
  • #88
سلام و درود
رمان جالبی بود، از یه دیدگاه بکری وارد حیطه‌ی تخیل شدی. یه جاهای آدم کُپ می‌کنه و می‌مونه که چی شد؟ خب اینکه تخیل یا شاید باید گفت فراتخیل و معما رو خوب با هم مَچ کردی به نظرم این موضوع قابل توجه، دوم اینکه رمان دیالوگ محور مثل رمانهای خودم، و شاید گفت این سبک یه سبک فیلمنامه‌ی داره و تمام مدت داریم فیلم می بینیم برای همین من دوستش داشتم
موفق و موید باشید
 

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #89
سلام و درود
رمان جالبی بود، از یه دیدگاه بکری وارد حیطه‌ی تخیل شدی. یه جاهای آدم کُپ می‌کنه و می‌مونه که چی شد؟ خب اینکه تخیل یا شاید باید گفت فراتخیل و معما رو خوب با هم مَچ کردی به نظرم این موضوع قابل توجه، دوم اینکه رمان دیالوگ محور مثل رمانهای خودم، و شاید گفت این سبک یه سبک فیلمنامه‌ی داره و تمام مدت داریم فیلم می بینیم برای همین من دوستش داشتم
موفق و موید باشید
ممنونم همچنین شما هم موفق باشید
 

Arman_r

کاربر فعال
سطح
28
 
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
22,374
امتیازها
41,073
مدال‌ها
16
  • محروم
  • #90
سلام خسته نباشی!
رمانت رو موضوعش رو دوست داشتم اما فضا سازی زیاد نکرده بودی که بشه درک درستی از مکان و شخصیت ها داشت.رمانت بیشتر دیالوگ محور بود و فکر میکنم این یکم داستان رو خشک جلوه میداد البته این نظره منه ولی آغازش با توجه به ژانرت خیلی خوب و جذب کننده بود و این یه نکته مثبته برای جذب مخاطب و همراه کردن اون با ادامه داستان.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا