شعرکده دیدار اول

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 298
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نزدیک است لحظه دیدار
باز من دیوانه ام، مستم


باز می لرزد، دلم، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های ! نپریشی صفای زلفم را، دست

دل را نریزی آبرویم

ای نخورده م**س.ت
لحظه دیدار نزدیک است


"مهدی اخوان ثالث"
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
یک لحظه تماشا و یک عمر پشیمانی
حاصل شد ازین دیدار یک عمر پریشانی


حالا که پریشانم با چشم سیه کردی
تنها مگذارم با یک عمر پشیمانی

"بهنام بیاتی"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
اولین بار که تورا دیدم
در چشمانت خیره شدم
ونمی دانستی
در ان لحظه
من چگونه باختم
قلبم را
به قیمتی ارزان
من نمیدانم
شاید تو هم در چشمانم خیره شدی
شاید تو هم قلبت را باختی
به راستی قلب تو هم لرزید
به راستی سینه ات درد گرفت


"رومینا معصوم خانی"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
سکوتِ اوّلین دیدارِ ما را
بیا با شعر زیبایت رقم زن
میان کوچه باغ آشنایی
به همراه دل عاشق ٬ قدم زن


"ابراهیم داداشیان"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
اولین بار که دیدمت ;
هرگز فکرش را نمیکردم “تـو”
همان کسی هستی که قرار است بعدها ، بارها برایش بمیرم …
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
دلبسته به یک ثانیه دیدارِ تو بودم
این عمرکه بی حوصله ناچارِ تو بودم


تو نازترین حادثه در زندگی من
من شاخ ترین عاشق بی عارِ تو بودم


تا آخرِ بی حوصلگی شعر نوشتم
هر شب که تو خوابیدی و بیدارِ تو بودم
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
عاشق شدم با تو از اولین دیدار
از خوابی صد ساله گویی شدم بیدار !


حال عجیبی بود ، دست و دلم لرزید !
خزانی بهار شد در قلب من انگار ...

روزی که قلبم دید می آمدی از دور ،
فهمید خوش قلبی ، خوش فکر و خوش رفتار !

قاتل غم گشتی ، ضامن شادی ها !
روزی نخندیدی ، آن روز شدم بیمار !

حال خوشی دارم وقتی در این قلبی ،
از غم ها دورم ، از عشق تو سرشار !


"نیما بیاناتی"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
چه آتشی شده در دل به پا نمی دانی
نشانده ای به بلا و عزا نمی دانی

در آن زمان پر آشوب اولین دیدار
قیامتی که نمودی به پا نمی دانی

زبعد دیدن روی مه دل انگیزت
کشیده ام چه عذاب و بلا نمی دانی

به یک نگاه ، نگار قمر لقا کردی
فرو دو دست مرا در حنا نمی دانی

نشسته ام به تماشای نقش بازی تو
شدم ز دیده در این سینما نمی دانی

ز غیر گر چه جفایی رسد چه جای
عجب جفا رسیدنِ از آشنا نمی دانی


"محمدرضا هادی نیا"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
تو را نمی دانم
اما برای من
این اولین دیدار بین ما نیست
انگار هر شب حسی پنهان
مرا تا آغوش خیال تو٬
در کوچه باغ آمال و آرزوها
بی شکیب همراه است.


بی شک
عشق هر شب
میهمان غریب قلب من است.

"امیر عسگری"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
چون تو را دیدم دلم لرزید و رویم رنگ باخت
تیر چشمانت به قلبم خورد و آن را زخم ساخت

خون زخمش کز درونش با تپش هایش گریخت
خون عشقی بود کز رگ در همه جانم بتاخت


"محسن جاویدنیا"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
2
بازدیدها
290
عقب
بالا