نقد همراه نقد همراه رمان دوربین مخفی | پانیذ ناظم و الشریعه / توسط شورای نقد

[Niyosha22]

با سلام خدمت نویسنده عزیز!
"نقد بی کینه دیگران بر کار ما پاداشی است که ارزش آن را باید دانست"
رمان"دوربین مخفی" بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا دو هفته صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود.
پس از مطالعه نقدها، موظفید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان داشتید می‌توانید در همین تاپیک از منتقد همراه خود سوالاتتان را شرح دهید.
همچنین قبل از هر ویرایش...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[sogol~R]

(بهتره بگی داستان از زبان کیه یا کی روایتش می‌کنه)
12 دی. اون‌روز (اون روز) کزایی.
بعد از کلی فکر کردن (،) برای اینکه دوربین مخفی رو چی بزاریم (بذاریم) کار شروع شد. (جمله یکم مشکل داره، نوشتی برای اینکه دوربین مخفی رو چی بذاریم بگو راجب چیِ دوبین مخفی حرف می‌زنه)
- سلام. من، مونا محمدی، همراه من باشید. این دوربین مخفی، ("،" رو حذف کن) عروس مرده. (استفاده از دو کلمه‌ی شبیه هم تو یه جمله زیاد قشنگ...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[sogol~R]

مریم خیلی ترسیده بود و (،) فقط تونست توی دستش اب (آب) بریزه و بیاره تا بپاشیم روی صورت مشتری. (و رو حذف کن) مریم گفت: (بگو لحن و حس و حالت مریم چی بود، هول شده‌، ترسیده و غیره) (مریم تکرار شده بهتره یکی‌شون رو حذف و جایگزین کنی)
- بیا اینم آب. (،) انقد نترس چیزی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[paniz pana]

عه سوگل تویی

 

[paniz pana]

مرسی عشقم. حتما ویرایش میزنم

 

[paniz pana]

فقط فعلا سرم شلوغه ولی حتما این کارو میکنم