شعرکده ریاکاری

  • نویسنده موضوع M.Fakher
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 340
  • کاربران تگ شده هیچ

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند
گوییا باور نمی‌دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند
یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند
ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند
حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد
زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند
بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی
کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند
صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

#حافظ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
هرکه با پاکدلان صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار صفایی دارد
زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد...
گرگ نزدیک چراگاه و شبان رفته به خواب
بره دور از رمه و عزم چرایی دارد

#پروین_اعتصامی
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
ندارم چشم من، تاب نگاه صحنه سازيها
من يكـرنگ بيزارم، از اين نيـــرنگ بازيها
زرنگی، نارفيقا! نيست اين، چون باز شد دستت
رفيقان را زپا افكندن و گـردن فرازيها
تو چون كركس، به مشتي استخوان دلبستگي داري
بنازم همت والاي بـاز و بي نيازيها
به ميداني كه مي بنـدد پاي شهسـواران را
تو طفل ه*رز پو، بايد كني اين تركتازيها
تو ظاهرساز و من حقگو، ندارد غيـر از اين حاصل
من و از كس بريدنها، تو و ناكس نوازيها

#پروین_اعتصامی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
تا دست به دامان ریا افتادند
بی وقفه به یاد شهدا افتادند
شوخی ، شوخی به شاخه ها سنگ زدند
جدی جدی پرنده ها افتادند

#رضا_بروسان
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
خداگو با خداجو فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد
بسا مشرک که خود قرآن بدست است
نداند در حقیقت بت پرست است

#مهدی_سهیلی
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
شیخی به زنی ف*اح*ش*ه گفتا: مستی.
هر لحظه به دام دگری پابستی؛
گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم،
آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟


#خیام
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
كجا باشد دورویان را میان عاشقان جایی
كه با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی
طمع دارند و نبودشان كه شاه جان كند ردشان
ز آهن سازد او سدشان چو ذوالقرنین آسایی
دورویی با چنان رویی پلیدی در چنان جویی
چه گنجد پیش صدیقان نفاقی كارفرمایی
كه بیخ بیشه جان را همه رگ‌های شیران را
بداند یك به یك آن را بدیده نورافزایی
بداند عاقبت‌ها را فرستد راتبت‌ها را
ببخشد عافیت‌ها را به هر صدیق و یكتایی
براندازد نقابی را نماید آفتابی را
دهد نوری خدایی را كند او تازه انشایی
اگر این شه دورو باشد نه آتش خلق و خو باشد
برای جست و جو باشد ز فكر نفس كژپایی
دورویی او است بی‌كینه ازیرا او است آیینه
ز عكس تو در آن سینه نماید كین و بدرایی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
بر روی ماه نگاه خدا خنده می زند

هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم

زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش

پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم

پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود

بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا

نام خدا نبردن از آن به که زیر لب

بهر فریب خلق بگویی خدا خدا

ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع

بر رویمان ببست به شادی در بهشت

او می گشاید، او که به لطف و صفای خویش

گویی که خاک طینت ما را ز غم سرشت

طوفان طعنه خنده ما را زلب نشست

کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم

چون سینه جای گوهر یکتای راستیست

زین رو به موج حادثه تنها نشسته ایم

ماییم، ما که طعنه زاهد شنیده ایم

ماییم، ما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/6/19
ارسالی‌ها
2,581
پسندها
38,660
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
از در بسته میخانه دلم میگیرد
از تهی ماندن پیمانه دلم میگیرد
قفس تنگ زمین نیست سزاواردلم
گاه و بیگاه از این خانه دلم میگیرد
مهر بیگانه ی این شهر شد، انکار نکن
من از این مردم بیگانه دلم میگیرد
عشق بازیچه دستان ریا کاران است
عاقل، از این من دیوانه دلم می گیرد
خانه عشق آوار سر اهلش و من
زیر آوار ز ویرانه دلم می گیرد

#کریمی_پیرکوهی
 
امضا : M.Fakher
عقب
بالا