- ارسالیها
- 238
- پسندها
- 27,330
- امتیازها
- 49,413
- مدالها
- 13
- نویسنده موضوع
- #1
ش*ر..ابِ کهنه یِ من هستی
چگونه قالیِ کرمانی
که در شرایط بی آبی
درونِ کوچه خیابانی
اگر بنا به نوشتن بود
و اینکه قلم بچرخانی
زبانِ خواندنت هم باب بود
بگو چه بر سرت آوردم
اگر که یک طرفه بی رحم
به پیشِ قاضی نمیرفتم
خراب بر سرِ تو هرگز
تو شخصیتِ بدی بودی
منم در آتشِ هجرانت
و غرقِِ یادِ خروشانت
چقدر شاکی ام از دستم
تو را محاکمه میخوانم
تو باز خاطره خواهی شد
دوباره آمدی و رفتی
من و تو دافعه داریما
تو قطبِ مثبت و من منفی
ولی بدونِ تو هم گیجم
ولی بدونِ منم هیچی
چرا نمیشه تمومش کرد
که هیچه آخرِ این هیچی
تو باز خاطره خواهی شد
دوباره آمدی و رفتی
من و تو دافعه داریما
تو قطبِ مثبت و من منفی
ولی بدونِ تو هم گیجم
ولی بدونِ منم هیچی
چرا نمیشه تمومش کرد
که هیچه آخرِ این هیچی...
چگونه قالیِ کرمانی
که در شرایط بی آبی
درونِ کوچه خیابانی
اگر بنا به نوشتن بود
و اینکه قلم بچرخانی
زبانِ خواندنت هم باب بود
بگو چه بر سرت آوردم
اگر که یک طرفه بی رحم
به پیشِ قاضی نمیرفتم
خراب بر سرِ تو هرگز
تو شخصیتِ بدی بودی
منم در آتشِ هجرانت
و غرقِِ یادِ خروشانت
چقدر شاکی ام از دستم
تو را محاکمه میخوانم
تو باز خاطره خواهی شد
دوباره آمدی و رفتی
من و تو دافعه داریما
تو قطبِ مثبت و من منفی
ولی بدونِ تو هم گیجم
ولی بدونِ منم هیچی
چرا نمیشه تمومش کرد
که هیچه آخرِ این هیچی
تو باز خاطره خواهی شد
دوباره آمدی و رفتی
من و تو دافعه داریما
تو قطبِ مثبت و من منفی
ولی بدونِ تو هم گیجم
ولی بدونِ منم هیچی
چرا نمیشه تمومش کرد
که هیچه آخرِ این هیچی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.