"به نام خدا" خیلی کم پیش میآید که دیالوگهای عجیب و غریب بشنویم. از آن کمتر این است که دیالوگ عجیب و غریب بگوییم. یعنی معمولاً دیالوگها و گفتگوهایمان قابل پیش بینی و قابل حدس است. تکیه کلامهای یکسان آدمها را میشناسیم، روش صحبت کردنشان را میدانیم و حتی منتظر هستیم که در زمانهای خاص، اصوات مشخصی را بشنویم. اما وقتی میخواهیم یک گفتگوی ساده را بنویسیم، ذهنمان به این سمت نمیرود که دیالوگ نویسی در داستان، فقط اطلاعات دادن نیست! دیالوگهایی که مینویسیم میتوانند بسیار متفاوت باشند، اگر چند تا تکنیک ساده را رعایت کنیم. چند تا تکنیک که خیلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
دیالوگ نویسی با رمز و اشاره
نشود فاش کسی آن چه میان من و توست! از این اشارات نظر بارها و بارها استفاده کرده ایم. یک اشاره کوچک کافی است تا کسی دیگر، نکتهی درون حرفهای ما را دریافت کند. حتماً نباید برای انتقال اطلاعات کلامی از دیالوگ نویسی استفاده کرد. یک پا تکان دادن، پای کسی را لگد کردن، با ارنج به کسی زدن، دست کسی را گرفتن، و کارهای دیگری مثل این، میتوانند به راحتی جای دیالوگ را بگیرند. اگر دنبال نوشتن دیالوگهایی هستید که دهان دیگران را باز بگذارد، بهتر است یاد بگیرید که کجا باید سکوت کرد. استفاده بیجا از دیالوگ نویسی نه تنها اثر خود را از دست میدهد، بلکه باعث میشود که دیالوگها غیر طبیعی هم به نظر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
لطفاً مثل خودت حرف بزن! |دیالوگ و شخصیت
فصل 4 از ساختن شخصیتها حرف زدیم و فصل 5 را به روشهایی برای پردازش (بیان ویژگیهای) شخصیتها گذارندیم. یکی از روشها «گفتار» بود. و گفتیم «نوع» حرف زدنِ شخصیت میتواند معرّف شخصیتش باشد.
اما نوع حرف زدن شخصیت را باید چطور فهمید؟
اینجاست که همتی لازمتان میشود برای پیدا کردن «دایرهی واژههای» شخصیتهای داستانتان.
بعد از آنکه شخصیتها را ساختید، باید محدودهی واژگانش را بشناسید. باید بدانید مرد 40 سالهی شما، با توجه به شغلش، خانوادهاش، تحصیلاتش و بهطور کلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
- دیالوگ بین شخصیت ها لزومی ندارد عین واقعیت باشد. در گفتگوهای واقعی کلی حرفهای تکراری و پیش پا افتاده و بدون ظرفیت دراماتیک گفته می شود. فقط باید جایی از دیالوگ استفاده کرد که جز دیالوگ چاره ای نیست.
مثل این گفتگو:
سینا گفت: سلام.
مادرش جواب داد: علیک السلام.
سینا گفت: مادر جان خوبی؟
مادر گفت: خوبم تو چه طوری؟
—- خب تمامی این گفتگوها را می شود در یک جمله خلاصه و روایت کرد: سینا با مادرش احوالپرسی کرد.
(وارد ادامه مطلب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
تک گویی شیوهای نمایشی است که از اواخر قرن ۱۹ در نمایشنامهنویسی و داستاننویسی متداول شده است. در این شیوه ذهنگرایی و درونگرایی مد نظر است که البته با دو رویکرد بیرونی و درونی ارائه میشود. در تک گویی درونی، آن چه در نمایش شنیده میشود، در خلوت و تنهایی شخصیت میگذرد تک گویی شیوهای نمایشی است که از اواخر قرن 19 در نمایشنامهنویسی و داستاننویسی متداول شده است. در این شیوه ذهنگرایی و درونگرایی مد نظر است که البته با دو رویکرد بیرونی و درونی ارائه میشود. در تک گویی درونی، آن چه در نمایش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.