متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار الان داری به چی فکر میکنی؟

  • نویسنده موضوع ^Maryam^
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 274
  • بازدیدها 7,910
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Mahwd_.M

کاربر انجمن
سطح
28
 
ارسالی‌ها
426
پسندها
25,008
امتیازها
43,983
مدال‌ها
17
  • #251
دلم پیشی میخواد=/
 
امضا : Mahwd_.M
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *R،S*

Haniie

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,924
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
  • #252
حالا که نشسته‌ام دستم را گذاشته ام زیر چانه ام به خودم فکر می‌کنم
به اینکه چقدر شبیه شده‌ام به آنچه همیشه توی ذهنم از خودم ساخته بودم
اصلا حالا و همین لحظه کجای زندگی‌ام ایستاده ام
به پدرم فکر می‌کنم؛ اینکه دلتنگ صدایش هستم
و برادرم و اخم‌هایش
حتی دلم برای دور دور های اجباریمان هم تنگ شده
به کتاب‌های دانشگاه فکر می‌کنم
و کلاس‌ها و تحقیق‌هایم
به بوی برگ باران‌ خورده‌ی درخت ازگیل همسایه فکر می‌کنم
به خیس شدن زیر باران
به همه‌ی چیزهای بی سر و ته دنیا فکر میکنم
 
امضا : Haniie
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] mhi

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #253
به اینکه چرا هیچی تو ذهنم نیییییییییت
 
امضا : mhi
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] *R،S*

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
964
پسندها
67,120
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • مدیر
  • #254
نمیدونم
 
امضا : M.JOUDI❁

Haniie

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,924
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
  • #255
آلبرکامو یک جایی توی کالیگولا نوشت:

من می‌دانستم که نومیدی هست، اما نمی‌دانستم یعنی چه. من هم مثل همه خیال می‌کردم که نومیدی بیماری روح است. اما نه، بدن زجر می‌کشد. پوست تنم، سینه‌ام، دست و پایم درد می‌کند. سرم خالی است و دلم به هم می‌خورد. و از همه بدتر این طمعی است که در دهنم است. نه خون است، نه مرگ و نه تب، اما همه اینها با هم. کافی است که زبانم را تکان بدهم تا دنیا سیاه بشود و از همه موجودات نفرت کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن!


تفسیر حالم است و تک تک سلول های بدنم درد می‌کند، سلول‌های خاسکتری مغزم ذق ذق میکند و انگار یک دست قلبم را توی مشت گرفته و میفشرد
احساس می‌کنم روحم دارد مچاله می‌شود و دلم می‌خواهد گوشه‌ای ترین جای جهان را پیدا کنم و دست خودم را بگیرم و ببرم آنجا و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Haniie

Haniie

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,924
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
  • #256
به این شعر:
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در آفاق به دل‌تنگی من نیست
 
امضا : Haniie
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ن.ع

_MAEDEH_

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
4,413
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
سن
21
  • #257
به تستای نزده ی شیمی... :458085-57064877fa35493f631265f30452a1bc: :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:
 
امضا : _MAEDEH_

Haniie

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,924
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
  • #258
{ غبار غمْ برود، حال خوش شود .. }
یعنی میشه؟!
 
امضا : Haniie

ن.ع

نو ورود
سطح
3
 
ارسالی‌ها
31
پسندها
250
امتیازها
1,003
مدال‌ها
3
  • محروم
  • #259
اگه می تونستم تو یه جمله بگم که به چی فکر میکنم که دیگه الان نباید تو روز تعطیلم از شدت خیال خوابزده می شدم
 
امضا : ن.ع

Kim.Zahra

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,465
پسندها
6,510
امتیازها
27,173
مدال‌ها
14
  • #260
به اینکه چرا الان که همتون خوابید من باید برای امتحان بیدار شم؟:68::984:
 
امضا : Kim.Zahra
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا