ماهیار تو استیزایتل
چون هم شخصیت باحال و حاضر جوابی داشت هم یه داداش مث ماهان داشت
کریس تو رعد مرگ
هرمیون تو سفری به مثلث برمودا
چون داداشش خیلی هواشو داشت
کریس رعدمرگ رمان خودم
دلیلش زیاده به جایگاهی که پیش خدا داره حسودیم میشه
برای همه تکیه گاهه اما تکیه گاه نداره
برای چیزایی که داره سختی کشیده
خانواده بزرگی داره
و...
سلام
بگید توی این رمانایی که تا به حال خوندید دوست داشتید جای کدوم از شخصیت های اون رمان باشید؟چرا؟
من خودم دوست داشتم جای شخصیت نرگس توی رمان فکر کنم پرستار من باشم اسمش یادم نیست
چون با پیدا کردن ی شغل زندگیش از این رو به اون رو شد پر از خنده و اخرشم به خوشبختی رسید