- ارسالی‌ها
- 942
- پسندها
- 18,479
- امتیازها
- 41,073
- مدال‌ها
- 25
پدربزرگم که هیچ وقت قسمت نشد ببینمش=)
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
دنباله دار اگه بتونی یک روز...
- نویسنده موضوع Tara mg
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 127
- بازدیدها 3,052
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 3
- پسندها
- 90
- امتیازها
- 148
- مدال‌ها
- 1
- سن
- 18
- محروم
- #62
با رفیقام میمیرم دیگه بقیش مهم نی
اونجا همو پیدا میکنیم
اونجا همو پیدا میکنیم
امضا : ملکه تاریکی
چنگیز خان مغول و داییم و فردوسی
امضا : AINAZ.R
- ارسالی‌ها
- 1,040
- پسندها
- 8,871
- امتیازها
- 26,673
- مدال‌ها
- 13
تونستنو که حتما میتونم
دوس دارم حضرت آدمو ببینم بهش غر بزنم بگم پدر جان میمردی جلوی شیکم بی صاحابتو بگیری اون سیبه رو نخوری ما آسایش داشته باشیم؟
امضا : Billie
- ارسالی‌ها
- 1,002
- پسندها
- 2,422
- امتیازها
- 14,473
- مدال‌ها
- 11
بابابزرگام و مامان بزرگام و عموم و داييم
امضا : S.F.zeinodin
عمو مادربزرگ هام پدر بزرگ هام :)))
امضا : Negar-
دایی مو
موضوعات مشابه
