شاید باوووررررررششششش براتون سخت باشه... ولی یه مردی بود بابای بابام عکسشو زده بود به در اتاقش توی قهوه خونه هم بود یکم فکر کنید فک کنم بفهمید کودوم و میگم
لامصببببب هنوز میبینمش میترسم:///// حس میکنم تموم جنای خونه افتادن دنبالم:////
از امپولم میترسم(: به خدا فقط ۱۵ سالمه(: اسکلم خودتونید(:::