- ارسالیها
- 785
- پسندها
- 8,225
- امتیازها
- 25,273
- مدالها
- 22
- نویسنده موضوع
- #1
فیلمنامه فیلم کوتاه «یک حلقه معمولی»
نوشته: نوا رضوانی
ندا ۳۸ ساله، مجرد، پرستار بیمارستان صورتی کشیده با چشمانی درشت و مشکی با ابروان مشکی، بینی باریک و گونههایی استخوانی، باریک و قد بلند با ظاهری آراسته، با صلابت راه میرود. در دو بیمارستان همزمان کار میکند، در بیمارستان اول عصرها و در بیمارستان دوم دو شب در میان شیفت شب کار میکند.
سکانس ۱
روز، داخلی، بیمارستان، بخش داخلی، اتاق بیمار
ندا روی پیرمرد بیمار خم شده و با سرنگ دارویی را درون آنژیوکتِ او تزریق میکند. کارش تمام میشود و سرنگ را درمیآورد، آن را داخل سینی میگذارد، سینی به دست به سمت پنجره اتاق میرود، کنار آن میایستد و خونسرد به پایین نگاه...
نوشته: نوا رضوانی
ندا ۳۸ ساله، مجرد، پرستار بیمارستان صورتی کشیده با چشمانی درشت و مشکی با ابروان مشکی، بینی باریک و گونههایی استخوانی، باریک و قد بلند با ظاهری آراسته، با صلابت راه میرود. در دو بیمارستان همزمان کار میکند، در بیمارستان اول عصرها و در بیمارستان دوم دو شب در میان شیفت شب کار میکند.
سکانس ۱
روز، داخلی، بیمارستان، بخش داخلی، اتاق بیمار
ندا روی پیرمرد بیمار خم شده و با سرنگ دارویی را درون آنژیوکتِ او تزریق میکند. کارش تمام میشود و سرنگ را درمیآورد، آن را داخل سینی میگذارد، سینی به دست به سمت پنجره اتاق میرود، کنار آن میایستد و خونسرد به پایین نگاه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.