نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

جمله های ناب

  • نویسنده موضوع mehrabi83
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 1,906
  • کاربران تگ شده هیچ

mehrabi83

کاربر فعال
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,196
پسندها
67,292
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
  • نویسنده موضوع
  • #11
"حرفهای ناگفته را میتوان بعدا گفت اما حرفای گفته شده را نمیتوان برگرداند در هنگام عصبانیت هر چیزی را نگوییم":)
 
امضا : mehrabi83

81fati

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
381
پسندها
12,482
امتیازها
50,673
مدال‌ها
1
  • #12
1053236x236_1512211650053736.jpg
 
امضا : 81fati

ia3al.ly

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,944
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
  • #13
ما چیستیم بجز ملکول های فعال زمین که ذهن کهکشان هارا مغشوش میکنند؟
 
امضا : ia3al.ly

ia3al.ly

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,944
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
  • #14
به من بگویید که ای فرزانگان چگونه خورشیدی را تصور میکنید که ترسیمش سراسر خاک را خاکستر نمیکند
 
امضا : ia3al.ly

ia3al.ly

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,944
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
  • #15
تا سره زلف تو در دست نسیم افتادست دله سودا زده از غصه دونیم افتادست
 
امضا : ia3al.ly

ia3al.ly

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,944
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
  • #16
شرابه نابو می بی غشو رفیق شفیق گر برت میسر شود زهی توفیق
 
امضا : ia3al.ly

ia3al.ly

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,944
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
  • #17
شب چو در بستم و م**س.ت از می‌ نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمی خفت ز حسرت فرهادخواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشه دهر
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بودآنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ia3al.ly

M. Sh

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
188
پسندها
6,016
امتیازها
21,973
مدال‌ها
10
  • #18
‏شاید هیچ‌وقت نفهمی ،همه‌ی “بله؟ “هایی که برات نوشتم “جانم؟ “بود...

نمیدونم چرا انقدر این جمله به دلم نشسته
 

81fati

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
381
پسندها
12,482
امتیازها
50,673
مدال‌ها
1
  • #19
تنهایے تان را با ڪسے
قسمت ڪنید
ڪه سال ها بعد ،
شما را همین گونه ڪه هستید
دوستـــــ بدارد
با موے سپیدتان ،
شیـار زیر چشمتـان

و لرزش دستـــــ و دلتـــانـ
 
امضا : 81fati

mehrabi83

کاربر فعال
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,196
پسندها
67,292
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
  • نویسنده موضوع
  • #20
مثل پشت کوهتم...
برگرفته از جمله مثل پشت کوهتم:/
زمانی استفاده میشه که دوستت میره برای درس جواب دادن و میخوای بهش تقلب برسونی و معلمم حرفتو نفهمه:/​
 
امضا : mehrabi83
عقب
بالا