۱.مینویسم و اون حالو به یه شخصیت فرضی میدم و سعی میکنم درکش کنمو بهش دلگرمی بدم و اکثر مواقع یه داستان کوتاه ازش در میارم.
۲.نقاشی میکشم.
۳.میرم رو پشت بون گیتار میزنمومیخونم.
میرم تو اتاق در رو قفل می کنم
فکر میکنم به دلیلش
و یه دوش آب یخ
خیلی عصبانی باشمبا مشت میفتم به جون متکام و به خاطر اینکه بلاایی سر کسی نیارم در رو قفل میکنم