موقع راهنماییم بودیک روزمنوپسرعموم بادوچرخه داشتیم میرفتیم رسیدیم به سراشیبی که پدربزرگ پسرعموم آنجاسوپرمارکت داشت منوپسرعموم آنجارسیدیم یک ترمزوحشتناک انجام دادیم پسرعموم چون اون موقع یک بوق باصدای بلندهیچی دیگه پسرعموم بوقوزددیدیم ازهواداره نوشابه خالی.. کارتون...ووسیله های دیگه ازهوابرامون پرتاب میشه نگوکه کارپدربزرگ پسرعموم بود