- نویسنده موضوع
- #1
همیشه سفیدی از روشنایی و پاکی نیست
یه وقتا از نداریه
یه وقتا از تنهاییه
یه وقتا از غریبیه
یک یک دو دو هشت
دلمو صد بار شکستی عیب نداره
تو بال پروازمم خورد کن
از حرارتم برات چیزی نمونده
تو همین اندازشم دود کن
غم عالم تو گلومه
تو درار اشک منم تن تن
یکمم به این تن خسته داغون
که پر از خشمه توجه کن
تو که با همه بجز من مهربونی
یکمم منو نوازش کن
تو که آروم جونی یکم توو بغلت
این تن خسته رو خوابش کن
تو که بخوای میتونی
تو که بخوای میتونی
تو که با همه بجز من مهربونی
یکمم منو نوازش کن
تو که آروم جونی یکم توو بغلت
این تن خسته رو خوابش کن
تو که بخوای میتونی
بله
میشه از تنهایی یه کوه شد و فوران کرد
میشه یه قلب شد و ضربان زد
ولی یه وقتاییم میشه از تنهایی رسید به مرگ
به سرطان درد
چقد...
یه وقتا از نداریه
یه وقتا از تنهاییه
یه وقتا از غریبیه
یک یک دو دو هشت
دلمو صد بار شکستی عیب نداره
تو بال پروازمم خورد کن
از حرارتم برات چیزی نمونده
تو همین اندازشم دود کن
غم عالم تو گلومه
تو درار اشک منم تن تن
یکمم به این تن خسته داغون
که پر از خشمه توجه کن
تو که با همه بجز من مهربونی
یکمم منو نوازش کن
تو که آروم جونی یکم توو بغلت
این تن خسته رو خوابش کن
تو که بخوای میتونی
تو که بخوای میتونی
تو که با همه بجز من مهربونی
یکمم منو نوازش کن
تو که آروم جونی یکم توو بغلت
این تن خسته رو خوابش کن
تو که بخوای میتونی
بله
میشه از تنهایی یه کوه شد و فوران کرد
میشه یه قلب شد و ضربان زد
ولی یه وقتاییم میشه از تنهایی رسید به مرگ
به سرطان درد
چقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.