متون و دلنوشته‌ها با من برقص

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص ...


به باورم زن ،
خود جهانی است
آفریننده‌ ی شوق و شعر و شأن و شعور ،
جهان بی زن، سرد و تاریک و مکنده است.
او در فراخنای جان خود،
زیبایی میآفریند. جان پرور است.
عشق با او تفسیر می‌شود.❣
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


#محمود_طیاری
‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص....


هرآدمی در درون خود یک رقص دارد
که باید کشف شود، وقتی که
رقـص درونت را پیدا کردی
به شعف وصف ناپذیر دست پیدا
می کنی که همان راه رهاییست.


#میلان_کوندرا
‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص ...


از میان بی شمار آوازها..‌.
آواز روح خويش..؛
و از میان بی نهايت از رقص های
موجود رقص درون خویش را پیدا کن.‌.!


آن گاه ؛
که این موهبت ها را یافتی...
در هر حالتی عاشقانه..؛
در حال اجراي آواز روح...
و رقص درون خویش باش...!


چه نغمه هاست که می تواني بنوازی...
چه غزل هاست که می تواني بخوانی...!


هر آن چه که روحت را غني تر و
قلبت را عاشق تر می سازد دریاب...

و مابقي را رهاکن...!

#معصومه_عابدی‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص...


ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻦ ﺁﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﯿﻔﺘﺪ
ﺭﺅﯾﺎ ﺑﺒﺎﺭﺩ
ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺑﺮﻗﺼﻨﺪ
ﻗﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎ
ﻣﺎ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ!


#ﺳﯿﺪﻋﻠﯽ_ﺻﺎﻟﺤﯽ

‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص...


رقص ڪن در عشق جانم،
اي حریف مهربان
مُطربا دف را بڪوب و
نیست بختت غیر از این


#حضرت_عشق_مولانا

‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص.....


بامن بنواز
سمفونی عشق را
در تک تک واژه های اشعارم
با من تا ابدیت بمان
محکم دستم رابگیر
تابرخیزم
از این ثانیه های کرخت
از این همه نت تنهایی
با من عاشقانه برقص
تابلرزد قلب یخ زده ام
و آب شود
تمام سیبری خاطرات
بامن مردانه بیا
تا مسافر سرزمین موعود
وعده داده ی حضرت عشق باشیم
بیا ای تنبور و بربَط خیالم
تا پر شود گوش تلخند فلک
از ترانه های ، نوشخندِ مستانه ام


#شیدا_التيام‌‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص...


من هنوز در به درِ طُرّه ی اون زلف سیاتم
من هنوزم سبزِ سبزم، ریشه دارم
یکی از پاپتیاتم


آقای کوچیک نوازِ بنده پرور
من هنوزم صله گیر چشم بارونی و اون
ابر نگاتم


منو کشتی، منو کشتی، منو کشتی
کشته باشی ، خوش به حالم
من هنوزم که هنوزه یکی از اون کشته هاتم...”


#محمد_صالح_علاء

‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص.....


در من زنی‌ می‌رقصد
من به تبلورِ لحظه می‌‌اندیشم
به سماجتِ دخترانِ معصوم به افسونِ عشق
به کشاکشِ پر تردیدِ خاطراتِ خوب از روز‌های دور
من به رویشِ خوش یمنِ دستهایت بر اضطرابِ بی‌ پایانِ گیسوانِ سیاهم به آب و آینه
به آرامشِ سایه ها
به آفتاب
من به تو می‌‌اندیشم
به تو می‌‌اندیشم و در من, یک شرقی‌ عصیانی
بی‌ هیچ مجالی ...
بر ویرانه‌های خاموشِ روحِ رنجیده ام، پای میکوبد
و دیوانه وار می‌رقصد


#نيكی_فيروز_کوهی
/پرنده اي كه از بام شماپريد‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص....


برقص پیش از آنکه پروانه‌ها
خاطرۀ گل‌های پیراهنت را
برای شکوفه‌های پلاسیده تعریف کنند
و حریر نازکِ دامنت را
دست‌های زبرِ زندگی نخ‌کش‌کند


#لیلا_کردبچه
‌

 

[NASTrr]

‌
#با_من_برقص...

.
وقتی ساز ماریمبا نواخته می شود
با من برقص، مرا تاب بده
همانند اقیانوسی آرام که ساحل را در آغوش می کشد
مرا صمیمانه در آغوش بگیر، بیشتر تاب بده...
.
همانند گلی که در نسیمی خم شده
با من خم شو، با آسودگی برقص
وقتی می رقصیم، با حرکاتم هماهنگ باش
با من بمان، با من تاب بخور...


‌