متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار کودکانه مجموعه متن شعر از شاعران ایرانی

  • نویسنده موضوع S.LOTFI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 9
  • بازدیدها 294
  • کاربران تگ شده هیچ

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
آمدى و پنجره‌ها باز شد

کوچه پر از خنده و آواز شد

بین تو و دسته گنجشک‌ها

بازى و هم صحبتى آغاز شد

آمدى و عطر تو پیچید باز

دردل این کوچه ى پر پیچ و خم

تا که نسیم نفس تو وزید

پاک شد از ذهن هوا، گرد غم

آمدى، همراه قدم‌هاى تو

سنگ به تنهایى این کوچه خورد

تلخى دلتنگى این کوچه را

خنده شیرین تو از یاد برد
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #2
آی حلزون شاخکی!

کجا می‌ری یواشکی؟

جلو می‌ری یواش و ریزه، ریزه

پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه

خال‌های دونه دونه دونه داری

به روی پشت روی خود یه لونه داری

ساکتی و خجالتی و تنها

بمون توی باغچه خونه ما

مهری ماهوتی

❆❆❆❆❆
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #3
یک لباس صورتی

در خیالم بافتم

نقشه خورشید را

روی آن انداختم

یک کبوتر، آن طرف

با پر و بال سفید

آشیانه کرده بود

بر درخت سبز بید

در کنار آن درخت

چشمه بود و رود و سنگ

آن خیال صورتی

شد لباسی رنگ رنگ

رودابه حمزه‌ای
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #4
خورشید خانم که خسته بود

رفت پشت اون کوه کبود

هلال ماه ابرو کمان

نشست کنار آسمان

ستاره‌ها دور و برش

الماس‌ می‌ریختند به سرش

وقتی که شب سحر شد

خروس از آن خبر شد

قوقولی قوقو را سر داد

به بچه‌ها خبر داد:

کی خواب و کی بیداره

صبح شده وقت کاره
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #5
برف آمده شبانه

رو پشت‌بام خانه

برف آمده رو گل‌ها

رو حوض و باغچه‌ی ما

زمین سفید هوا سرد

ببین که برف چه ها کرد

رو جاده‌ها نشسته

رو مسجد و گلدسته

برف قاصد بهاره

زمستان‌ها می‌باره

سلام سلام سپیدی

دی‌شب ز راه رسیدی؟

پروین دولت آبادی
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #6
ما کودکانیم

شیرین زبانیم

تنها و با هم

کتاب می‌خوانیم

ما در دبستان

شادیم و خندان

چون گل که دارد

جا در گلستان

گفتار ما خوب

هر کار ما خوب

با هر کسی هست

رفتار ما خوب

عباس یمینی شریف
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #7
یک دوست دارم

که مهربان است

جایش همیشه

در آسمان است

او صورتم را هی می‌کند ناز

یا توی گوشم می‌خواند آواز



اسمش نسیم است

آرام و شاد است



بابای خوبش

آقای باد است
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #8
یک دوست دارم

که مهربان است

جایش همیشه

در آسمان است

او صورتم را هی می‌کند ناز

یا توی گوشم می‌خواند آواز



اسمش نسیم است

آرام و شاد است



بابای خوبش

آقای باد است
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #9
خبر خبر خبردار

گل آمده به بازار

یکی، دو تا، نَه، ده تا

نَه ده، نَه صد، چه بسیار

به برف و سرما گفته

برو خدانگهدار

خبر خبر شبانه

درخت زده جوانه

دوباره بر سرش بست

شکوفه دانه دانه

به روی شاخه ای ساخت

پرستو آشیانه

خبر خبر خبرهاست

میان باغ غوغاست

کدام را بگویم

که هر چه هست، زیباست

خلاصه خبرها

بهار خوب و زیباست

مصطفی رحماندوست
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #10
روی دیوار حیاط

می‌نشیند شاپرک

بال‌های نازکش

طفلکی خورده ترک

ساکت و بی‌حرکت است

شاید او سردش شده

نه گمانم زخم او

باعث دردش شده

شاپرک جان تشنه‌ای؟

چیزی آیا خورده‌ای؟

ساکتی حرفی بزن

خانه را گم کرده‌ای؟

زیر نور آفتاب

شاپرک خوابیده است

حتماً او در خواب خود

باغ گل را دیده است

می‌کشد خمیازه ای

می‌روم نزدیک‌تر

حال او بهتر شده

شاپرک جانم بپر

سعیده موسوی زاده
 
امضا : S.LOTFI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا