داستان کوتاه لنگه به لنگه

  • نویسنده موضوع ℛℴℎ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 134
  • کاربران تگ شده هیچ

ℛℴℎ

منتقد انجمن + نویسنده‌ی ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
27/7/18
ارسالی‌ها
1,381
پسندها
25,439
امتیازها
47,103
مدال‌ها
54
سن
20
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
لنگه به لنگه

بعضی صبح‌ها که از خواب بیدار می‌شدم، دلم می‌خواست با پیراهن خواب کهنه، موهای شانه نکرده و جوراب‌های لنگه به لنگه جلو تلوزیون بنشینم و کارتون تماشا کنم. کارتون‌های والت دیزنی را دوست داشتم. دلم می‌خواست انگور بی دانه جلویم بگذارم و در دنیای دختر خاکستر نشین، زیبای خفته و سفید برفی و هفت کوتوله غرق شوم. دلم می‌خواست دختر خاکستر نشین باشم و زیبای خفته و سفید برفی، در انتظار شاهزاده‌ام که کدو تنبلم را به کالسکه ای زرین تبدیل کند و حس عشق را در من بیدار، و برایم قصری بسازد مجلل و زیبا، قصری که در آن از آشپزی و گردگیری و رختشویی خبری نباشد، قصری آنقدر بزرگ که شب‌ها گریه‌ی کودک شیر خواره‌ام از خواب بیدارم نکند و بوی مدفوع شل و ولش رویاهایم را بر هم نزند. دلم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ℛℴℎ

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا